فراماسونری جدید در چه پوششی می آید؟
با عرض سلام و روز بخیر خدمت تمامی بازدیدکنندگان عزیز،در ادامه سلسله مباحث شناخت تشکیلات و اهداف فراماسونری، امروز با مطلبی با عنوان "فراماسونری جدید در چه پوششی می آید؟" به روز شده ایم، انشاالله که مورد استفاده شما عزیزان قرار گیرد.
امروز برخی از افراد آگاهانه یا ناآگاهانه ادبیات فراماسونری را باز تولید میکنند و از یک سو از ملیت ایرانی سخن میگویند و از سویی دیگر میخواهند انسان را جای خداوند بنشانند. مبادا روزی از خواب غفلت بیدار شویم که دیگر به خواب ابدی رفته باشیم! سرشت فراماسونری به دلیل مدیریت آن از سوی ابلیس، میل به استکبار و تمامیتخواهی دارد.
یکم) امام خود را بشناسیم
«أصْبَغبننُباته» میگوید: امیرمؤمنان علی علیهالسلام، به ما امر فرمود که از کوفه به مدائن برویم. روز یکشنبه بهراهافتادیم. در میان راه، از میانما «عمْرو بنحریث» و «أشعثبنقَیْس» و «جَریر بنعبدالله بَجَلی» با پنج نفر دیگر جدا شدند و راه خود را به سویحیره کج کردند و به ما گفتند: چون روز جمعه فرا رسد ما در مدائن به علی(ع) میرسیم و قبلاز آنکه مردم برای نماز جمعه مجتمع گردند میآییم تا نماز را با علی بخوانیم.
آنها به دیاری رسیدند که به آن «خَوْرنق» و «سَدیر» میگفتند. آن هشت نفر در خورنق یا سدیر در وقت ظهر نشستند و به خوردن ناهار مشغول شدند. یکضب (سوسمار) از جلوی آنها گذشت. آن را صید کردند. عَمرو بنحریث، دست سوسمار را باز کرد و (با لحنی تمسخرآمیز) بههمراهانخود گفت: با این سوسمار بیعتکنید. این امیرالمؤمنین شماست. آن هشت نفر با آن سوسمار بیعت کردند و سپس آن را رها کردند و خودشان از آنجا به مدائنکوچ کردند و گفتند علیابن ابیطالب چنین میپندارد که از علم غیب اطلاع دارد. ما اینک او را از امارت مؤمنان، خلعکردیم و به جای او با سوسماری بیعت کردیم.
آنان روز جمعه به مدائن رسیدند و در هنگامیکه أمیرالمؤمنین علیهالسلام بر بالای منبر خطبه میخواند، وارد مسجد شدند. حضرت فرمود: رسولخدا صلیالله علیه و آله و سلم، برای من احادیث بسیاری را به راز گفته است که در هر حدیثی از آن احادیث، دری است که از آن یک در، هزار در دیگر گشوده میشود. خداوند تعالی در کتاب عزیز خود میگوید: «یَوْمَ نَدْعُو کُل أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ. . . »؛ قیامت روزی است که ما در آن، هر دسته و جمعیتی از مردم را با امام خودشان میخوانیم» (اسرا: 71) و من به خدا قسم میخورم که در روز قیامت، هشت نفر از این امت، محشور میشوند که امام آنها، ضب (سوسمار) است و اگر بخواهم نام آنها را ببرم، میبرم.
در این حال، رنگ از چهرههایشان پرید و بند بند آنها لرزیدنگرفت و عمر و بنحریث از شدت ترس و دهشت، مانند شاخه سعف (برگ درخت خرما) تکان میخورد. (امام شناسی. ج 14. صص 115-114؛ مناقب. طبعسنگیج، ص 421- ؛ بحارالانوار. ج. ص؛ و...)
دوم) آن خضر و این ظلمات
حضرت آیتالله مصباح یزدی(حفظه الله تعالی)، از آن فرزانگان روشن ضمیری است که هر که مراحل سیاست را با او بپیماید، میتواند امیدوار باشد که خویشتن را از خطر گمراهی برهاند. خداوند متعال به سبب «تقوای زیاد»، «علم بسیار» و «صفای زایدالوصف»، به این بزرگوار توفیق داده است که آنچه دیگران در آینه میبینند او در خشت خام و آنچه را دیگران در آینده میبینند او امروز میبیند.
حقیر تاکنون توفیق نداشتهام محضر ایشان را از نزدیک درک کنم، اما به سبب نوع اشتغالات فکری و شغلی به بصیرت و دوراندیشی ایشان یقین پیدا کردهام. هر کس اندک مطالعهای از تاریخ انقلاب اسلامی داشته باشد، میداند که آن بزرگوار سالها پیش از آشکار شدن نفاق گروهک سازمان منافقین خلق، انحراف ایشان را دریافت. به همین روی در برابر برخی از دوستان ساده لوح و مصلحتاندیش مقاومت کرد و حاضر نشد از این سازمان که مکتبش اسلام امریکایی و امامش هوای نفسانی بود، حمایت کند.
آیتالله مصباح یزدی، در آغاز راهی که سازمان منافقین انقلاب و مدعیان اصلاحات برای براندازی نظام در پیش گرفته بودند، ماهیت اومانیستی آنها را گوشزد کرد و در سلسله درسهایی که در نماز جمعه تهران ارائه میداد، مرزهای فکری جمهوری اسلامی مبتنی بر اسلام ناب محمدی(ص) را تبیین کرد. سالها پس از این سلسله درسها بود که محمدرضا خاتمی دبیر کل حزب مشارکت، در پاسخ به نامه دوم حبیبالله عسگراولادی پرده از ماهیت سکولار اصلاحطلبان برداشت و به صراحت اعتقاد این حزب به «تفکیک نهادهای دینی از نهادهای سیاسی» را اعلام کرد. اصلاحطلبان اما به جای پذیرش همگامی با حضرت آیتالله کوشیدند آن بزرگوار را منکوب کنند.
شبپره گره وصل آفتاب نخواهد
رونق بازار آفتاب نکاهد
راهی که براندازان مدعی اصلاحات پیمودند، بدیهی بود که به فتنه 88 میانجامید و این بداهت را حضرت آیتالله مصباح یزدی دریافته بود. مدعیان دیروز، امروز آنقدر از خط امام(ره) دور افتادهاند که محبت و ولایت لیبرالیسم را با سرسپردگی تمام پذیرفتهاند. اکنون دیگر آنها پیوند سببی و نسبی خود را هم با حضرت امام(ره) گسستهاند.
فراماسونری، دجال آخرالزمان
1 – وقایع جهان امروز را به چه صورت می توان توجیه کرد؟
2 – چرا امروزه مسجدالاقصی کانون توجه ادیان الهی است؟
3 – تلاش های اخیر برای تخریب مسجدالاقصی به چه دلیلی صورت گرفته است؟
4 – با وجود کشورهای پیشرفته ی اقتصادی درجهان (همانند چین و روسیه)، چرا ایران به عنوان دشمن اصلی کشورهای غربی مطرح می شود؟
5 – چرا کشورهایی همچون آمریکا و اسرائیل که داعیه های مذهبی دارند، بیشترین جنایات را در حق بشر مرتکب می گردند، اما کشور کمونیستی مانند چین، کمتر از کشورهای مزبور دست به سرکوب می زند؟
6 – چرا امروزه غرب، مسلمانان را بزرگترین تهدید می شمارد؟
7 – هدف غرب و بخصوص آمریکا، از حضور در خاورمیانه چیست؟
8 – چرا با وجود کشورهای نفت خیزی چون عراق و عربستان، اسرائیل در فلسطین اشغالی لانه گزیده است؟
9 – چرا عراق اشغال شده است؟
10 – چرا بهاییان مقبره ی بهاء الله در اسرائیل را مقدس ترین مکان می دانند؟
11 – چرا مبارزه با اسرائیل وظیفه ی تمامی مسلمین جهان است؟
12 – آرماگدون چیست و چرا امروزه مورد توجه قرار گرفته است؟
13 – چرا جرج بوش مأموریت خود را در جنگ علیه تروریسم ؟! مأموریتی الهی می داند؟
14 – چرا آمریکا از اسرائیل حمایت کامل می کند؟
15 – آیا آمریکا بازیچه ی اسرائیل است یا اسرائیل بازیچه ی آمریکا؟
16 – علت دشمنی غرب و اسرائیل با ایران و حزب الله چیست؟
17 – چرا اخیراً ساعت آخرالزمان 2 دقیقه به جلو کشیده شده و فقط 5 دقیقه به پایان مانده است؟