ناهار شوم !
راننده شیطانصفتی که پس از بیهوش کردن دختران جوان با غذای مسموم، نقشه جنایتهای سیاهش را اجرا میکرد، با ردیابیهای پلیسی به دام افتاد.
رسیدگی به این پرونده از ابتدای تابستان 89 همزمان با طرح دو شکایت مشابه علیه مرد شیطانصفت در دستور کار مأموران پلیس آگاهی سنندج قرار گرفت.
نخستین شاکی دختر جوانی بود که تیر 89 به شعبه پنجم بازپرسی دادسرای سنندج رفت. وی همزمان با طرح شکایتی گفت : « دیروز برای رفتن به خانه سوار خودروی مسافربر شخصی شدم اما راننده بین راه مرا با غذای مسموم بیهوش کرد. ساعاتی بعد که به خود آمدم، متوجه سرقت طلا و جواهرات و پولهایم شدم. او پس از سرقت، مرا در محلی خلوت رها کرده بود. »
پس از این شکایت با دستور قاضی سید وحید حسیننژاد، بازپرس شعبه پنجم دادسرای سنندج، پرونده برای رسیدگی و دستگیری مرد تبهکار در اختیار کارآگاهان دایره چهارم پلیس آگاهی قرار گرفت.
همزمان با شروع تحقیقات، زن دیگری به کلانتری رفت و با طرح شکایت مشابه دیگری گفت: « سوار خودروی مسافربر شخصی شدم که در طول مسیر، راننده با حرفهایش اعتمادم را جلب کرد و با دوغ مسموم بیهوشم کرد. پس از چند ساعت وقتی به هوش آمدم، متوجه سرقت طلاهایم شدم! »
بدین ترتیب مأموران با کمک شاکیها، به چهرهنگاری رایانهای از تبهکار پرداختند اما هیچ ردی از او به دست نیامد. با گذشت 6 ماه از ماجرا و در حالی که تحقیقات در بنبست بود، دختر جوانی در دادسرا با طرح شکایت مشابه دیگری، سرنخ دستگیری مرد شیطانصفت را این گونه به پلیس داد.
«دو ماه قبل با پسر جوانی به نام کامران آشنا شدم که از ازدواج حرف میزد. چند جلسه با هم قرار ملاقات گذاشته و درباره آینده صحبت کردیم تا این که دیروز صبح کامران تماس گرفت و از من خواست برای ناهار به یکی از مناطق تفریحی شهر برویم که با خوشحالی قبول کردم اما پس از صرف ناهار، در حالی که سوار خودرو بودم، بیهوش شدم. وقتی به خودم آمدم، متوجه سرقت طلا و ناپدید شدن خواستگار تبهکار شدم.»
وی همچنین گفت: مطمئنم که نام او «برزان» است.
پس از این شکایت، کارآگاهان با کشف شماره تلفن همراه متهم و تحقیقات تخصصی، دریافتند شماره تلفن متعلق به «برزان» است. بدین ترتیب مخفیگاه متهم در شهرستان جوانرود استان کرمانشاه شناسایی شد و مأموران با دریافت نیابت قضایی، مرد شیطانصفت را در عملیاتی غافلگیرانه دستگیر کردند.
او در نخستین بازجوییها منکر هرگونه جرمی شد اما پس از روبهرو شدن با شاکیها، لب به سخن گشود و گفت: صاحب یک مغازه فروش تلفن همراه در سنندج بودم اما حدود 6 ماه قبل به خاطر مشکلات مالی، ورشکسته شدم. پس از آن یک خودروی سواری خریده و در شهر مسافرکشی میکردم. پس از انتخاب طعمههایم، با آنها طرح دوستی ریخته و به بهانه ازدواج، اعتمادشان را جلب میکردم. سپس زنان و دختران را به محلی خلوت کشانده و با خوراندن غذاهای مسموم، آنها را بیهوش میکردم. پس از بیهوش شدن طعمههایم، پول و طلاهایشان را سرقت میکردم. تاکنون نیز 9 زن را به همین شیوه فریب داده و هفت تن از آنان را پس از بیهوشی، مورد آزار و اذیت قرار دادم اما طعمههایم به خاطر حفظ آبرویشان، به موضوع دوستی و آزار و اذیت اشاره نکردهاند.
مرد شیطانصفت درباره مدارک جعلی همراهش نیز گفت: یک بار مردی را در کرمانشاه به همین شیوه بیهوش کرده و مدارک شناساییاش را سرقت کردم. بعد هم خودم را با مشخصات او به دختران معرفی میکردم.
هشدار :
همیشه احتمال بدهیم ممکن است چنین حوادثی برای ما نیز رخ دهد ؛ بنابراین لازم است با هوشیاری از قبول کردن و خوردن خوراکی یا تعارف های افراد ناشناس خودداری کنیم .
در موارد بالا ، قربانیان با برقرار کردن یک رابطه سطحی و نا آگاهانه و ایجاد یک نوع اعتماد نسبی که کاملا به دور از عقل می باشد ، به دام افتاده بودند . پس این نکات را نیز باید در نظر داشت .
باشد که با آگاه سازی خانواده و دوستانمان ، خودمان و آنان را از این خطرات مصون داریم .
التماس دعا