حادثه تلخ مسافر نماها برای مسافر قربانی !!!
زنی جوان قربانی خواستههای شیطانی مسافرکشنماها شد .
در پی مراجعه زن جوانی به اداره پنجم مبارزه با سرقت به عنف پلیس آگاهی تهران و اعلام شکایتی مبنی بر وقوع یک فقره آدم ربایی، کارآگاهان این اداره در جریان یکی از حوادث تلخ تجاوز مسافرکشنما به مسافر قربانی قرار گرفتند . ساعت 20 تا 20:30 دقیقه جمعه شب اوایل تیرماه سال جاری، در میدان تجریش زن جوانی به قصد بازگشت به منزلش در انتظار تاکسی بود که یک دستگاه پژو 504 قدیمی نقرهای رنگ در مقابلش متوقف شد و پس از تعیین مسیر به سوی نیاوران، از آنجا که علاوه بر راننده و دو مسافر مرد، سرنشین زنی نیز در خودرو سوار بود مسافر جوان نیز به دلیل تاریکی هوا و عدم وجود تاکسی با اطمینان به حضور یک مسافر زن دیگر سوار خودرو شد.
بدین ترتیب حرکت خودرو به سمت نیاوران در حالی ادامه پیدا کرد که سرنشین زن پیش از رسیدن به مقصد نهایی از خودرو پیاده شد و تنها سرنشینان سه مرد و زن جوان بودند.
شاکی در اظهاراتش به کارآگاهان پلیس گفت: "دقایقی از پیاده شدن مسافر زن میگذشت که ناگهان مرد جوان تنومندی که در صندلی عقب در کنارم نشسته بود با گذاشتن چاقوی بزرگی در پهلویم ازمن خواست که در کف ماشین دراز بکشم اما زمانی که من از انجام این کار امتناع کردم، وی با دست، گردنم را گرفته و به زور وادارم کرد که در کف ماشین قرار بگیریم".
قربانی جوان در ادامه افزود: "در حالی که به شدت ترسیده بودم، وحشت زده در خلوتی شب شروع به جیغ و فریاد کردم اما در این حال مردی که در سمت شاگرد قرار گرفته بود با اعلام ادعای واهی انتساب خود به یک نهاد امنیتی و بازداشت من به دلیل رسیدگی به سیاسی کاری مرا وادار به سکوت کرد و بدین ترتیب من تنها از طریق تابلوهای موجود در مسیر پی بردم که به سمت شهرستان ساوه انتقال داده میشوم."
این زن جوان در حالی که به شدت پریشان بود، در ادامه آنچه اتفاق افتاد به پلیس، گفت: در فرصتی مناسب توانستم گوشی تلفن همراهم را بدون آنکه آدم ربایان متوجه شوند، از کیفم خارج و با مرکز فوریتهای پلیسی 110 تماس برقرار کنم، به طوری که به دنبال برقراری ارتباط، درگیری لفظی را با متهمان آغاز کرده و در حالی که این درگیری ادامه داشت و به نظر میرسید که اپراتور 110 صدای مرا میشنود، یکی از متهمان متوجه نور ناشی از تلفن همراه شد و با خاموش شدن گوشی تلفن همراه آخرین امیدم برای ردیابی مجرمان از دست رفت...
بدین ترتیب مقارن ساعت 1 بامداد همان شب، قربانی جوان در حالی که دهانش بسته شده بود و به دلیل ترس، توانی برای دفاع از خود نداشت، توسط سه متهم اهریمنی به ساختمان مسکونی واقع در ساوه انتقال داده شد و از سوی هر سه مسافرکش نما مورد تجاوز به عنف قرار گرفت و در این میان نیز قربانی نتوانست هیچ دفاعی از خود صورت دهد.
سرانجام همزمان با صبح روز بعد، متعرضان، جسم بیرمق زن جوان را از منزل خارج و به سمت تهران انتقال و در میدان آزادی رهایش کردند.
اما این زن که مصمم به دستگیری مجرمان اهریمنی بود، با وجود آن که در شرایط نامساعدی بسر میبرد، شماره پلاک خودرو را به خاطر سپرده و بلافاصله با نزدیکترین پلیس ارتباط برقرار کرده و موضوع را اعلام کرد.
آغاز تحقیقات جنایی پلیس
با دریافت اطلاعات از سوی شاکی، ماموران اداره پنجم پلیس آگاهی تهران وارد عمل شده و در نخستین اقدام چهره متهمان که به گفته قربانی جوان، خود را با اسامی "کوروش"، "جواد" و "آرش" خطاب قرار میدادند، چهرهنگاری و در اختیار تمامی گشتهای انتظامی کشور قرار گرفت.
بر اساس این گزارش در ادامه بازجوییها، در حالی که متهمان از پذیرش اتهامات سر باز میزدند، در جریان مواجهه حضوری، قربانی این پرونده با متهمان، شاکی بلافاصله با مشاهده "محمد" و "محمود" به سوی آنها حملهور شده و بدین ترتیب متهمان لب به اعتراف گشودند و اظهار کردند: پس از سوار کردن زن جوان، تحت عنوان مسافر، او را ربوده و سپس مورد آزار و اذیت قرار دادیم.
به دنبال این اعترافات، ماموران در مرحله بعدی دیگر همدست متهمان را حوالی میدان راهآهن تهران شناسایی و دستگیر کردند.
بدین ترتیب با تکمیل اعترافات در پی دستگیری هر سه متهم، این پرونده جهت رسیدگی به دادسرای ناحیه 27 تهران ارجاع شد.
هشدار !!
* در حالی که پلیس بارها از طریق اخبار حوادث و سایر منابع اطلاع رسانی از مردم درخواست کرده است، نسبت به سوار شدن به خودروهای عبوری خصوصا در طول شب خودداری کنند اما بیتوجهی شهروندان به این هشدارها از یک سو و عدم وجود وسایل نقلیهی عمومی مورد اطمینان مانند تاکسی موجب شده هر بار شاهد حوادث تلخی از این دست باشیم.
بر اساس گزارشهای موجود در آگاهی نیروی انتظامی در سال جاری میزان وقوع زورگیری و سرقت به عنف از سوی مسافرکش نماها افزایش یافته است، که یکی از دلایل وقوع این مساله ناشی از کم توجهی شهروندان به مسایل امنیتی و انتظامی بوده است.
* هرگز بنابر اعتماد به حضور یک زن در ماشین های شخصی عبوری ، سوار این خودرو ها نشوید ؛ زیرا در چندین مورد این افراد ، خود از هم دستان این گروه هستند ؛ یا همانند این ماجرا یک مسافر است که به زوده از خودرو پیاده خواهد شد . بنابر این احتمال وقوع چنین حوادثی را همیشه جدی بگیریم !
سیگنالهای وحشت و خشونت بازی روی ذهن ...
بریدن سر و دست، مثله کردن، خون خوردن، کشتار وحشیانه... اینها چیزهایی است که در موج جدید بازی های رایانه ای غرب در ژانر وحشت به شدت دیده می شود. بازیهایی که بیش از خود جامعه غربی در کشورهای جهان سوم به دلیل سطح پایین آگاهیها و سواد تکنولوژیکی خانوادهها به آسانی در اختیار نوجوانان و جوانان و حتی کودکان کم سن و سال قرار می گیرد.
طبق آمار منتشر شده بسیاری از نوجوانان ایرانی در طول شبانه روز مقدار قابل توجهی از وقت خود را به استفاده از این بازیها اختصاص می دهند و این موضوع با میزان تاثیرگذاری بیشتر این بازیها ارتباط مستقیم دارد.
این ارتباط مستقیم در حالی است که بسیاری از این بازیها صحنه هایی را در پیش چشم کودکان به نمایش می گذارند که والدین همیشه سعی دارند تا حد ممکن فرزندان خود را از دیدن آنان منع کنند. به ویژه اینکه در بسیاری از در نسل جدید این بازیها صحنه های خشونت به صورت کاملا عریان و دهشتناکی به تصویر درمیآیند. کیفیت این تصاویر در حد یک فیلم هالیوودی و حتی بالاتر از آنهاست.
رزیدنت اویل، آغاز گر یک موج!
شاید بتوان نمونه بارز این موضوع را در سری بازیهای معروف resident evil دید. محتوای اصلی این بازی مانند سریهای قبلی آن درباره "خون آشام ها" یا "زامبی"هایی است که کل زمین را گرفته اند. در این بین دو مأمور آمریکایی مسئول میشوند تمام آنها را نابود کنند.
نبرد این دو گروه در این بازی با صحنههای مکرر خونریزیهای فوق العاده وحشیانه صورت میپذیرد. بازی در محیطهای تاریک یا نیمه تاریک طی میشود که این صحنههای تاریک با عریان ترین صحنههای کشتار انسان همراه شده است. به گونه ای که به جرئت می توان گفت که این بازی حتی می تواند برای افرادی با سنین بالا هم مشمئز کننده و تهوع آور باشد، چه برسد برای کودکان کم سن و سال!
رزیدنت اویل که به تاسی از فیلمهای "اویل" ساخته شده یکی از پرفروشترین بازیهایی رایانه ای در کشور ماست. کمپانی "کپ کام" هنگامی که اولین سری این بازی را در سال 1996منتشر کرد دقیقا از واژه Survival horror به معنی ترس و بقا استفاده کرد تا به این ترتیب آغازگر موجی باشد که پس از آن هزاران بازی در این ژانر تولید شد.
بازی هایی همچون alone in the dark و یا hostel از این دست بازی ها بودند. در این بازیها به صورت غیرقابل باوری صحنه های استفاه از خشونت آمیزترین وسایل کشتار به تصویر درآمده است. در همان ابتدای بازی، کاربر بازی به نوعی دچار شوک میشود چرا که آنقدر این بازی ها خشن هستند که اصلا کاربر نمی تواند این حد از خشونت را در اولین گام بپذیرد تا اینکه پس از انجام چند مرحله از بازی این صحنه ها برای او عادی می شود. برای مثال در بسیاری از این بازیها اولین صحنه بازی با قطع کردن یکی از اعضای بدن شروع می شود.
در کنار این مسئله موضوعی که باید به آن اشاره داشت این است که این بازیهای مانند فیلمهای ژانر وحشت هالیوودی به شدت به دنبال از بین بردن قبح کشتار انسان است. به عنوان نمونه در مراحل بالای "رزیدنت اویل5" یکی از کاراکترهای منفی بازی با استفاده از اره برقی شروع به بردن سر کاربر می کند، این صحنه ها به طور کامل و با گرافیک فوق العاده بالایی نشان داده می شود. حال سوال اینجاست که کاربر کم سن و سال با دیدن چنین صحنهای چگونه باید تاثیر نپذیرد؟
مراحل تاثیر سایتهای مستهجن بر سلامت روانی
سایتهای مستهجن وجود دارند. چه به ما بربخورد و چه برنخورد این سایتها به زبان فارسی هم وجود دارند و آمارهای غیر رسمی نشان میدهد که مشتری هم دارند. با پاک کردن صورت مسئله چیزی عوض نمیشود.
هرزهنگاری اینترنتی مقدمه یک بیماری فراگیر روانشناختی به نام اعتیاد جنسی است. چندین محقق روانشناس ابعاد مختلف این مشکل را بررسی کرده و مراحل مختلف هرزهنگاری را شرح دادهاند. در این گزارش میخواهیم این مراحل پیش رونده را شرح دهیم تا هم شما از عوارض آن آگاه شوید و انگیزه بیشتری برای پیشگیری داشته باشید و هم با راههای درمان آن آشنا شوید.
مرحله اول: اعتیاد ؛ وابستگی آنلاین
اولش این جوری است که شما برای کنجکاوی به یکی از سایتهای مستهجن که لینکهایشان این طرف و آن طرف زیاد ریختهاند، مراجعه میکنید. اما این پایان ماجرا نیست. این تصاویر و متنها آن قدر قدرت تخیل شما را به کار میاندازند که شما بارها و بارها، دوباره و دوباره به آن سایتها مراجعه میکنید. فرد در ذهن خودش این تصویرها و داستان متنها را بارها و بارها در ذهن خود تصور میکند و تحریک میشود.
جالب اینجاست که افراد تحصیلکرده و با هوش، شاید به خاطر قدرت تصور بالاترشان در مقابل این سایتها آسیبپذیرترند. خلاصه اینکه یک دفعه فرد به خودش میآید و میبیند که واقعا به این سایتها معتاد شده است. دقیقا مانند مصرفکنندههای مواد، معتادان به این سایتها هم دیگر با دیدن مثلا یک عکس یا فیلم در شبانه روز راضی نمیشوند و وقت بیشتر و بیشتری را صرف تصاویر مستهجن و مستهجنتر میکنند و البته کمکم عوارض این اعتیاد گریبان خانواده و شغل فرد را هم میگیرد.
مرحله دوم: تشدید؛ هر چه مستهجنتر بهتر
همانطور که در مرحله قبل هم توضیح داده شد، معتادان به این سایتها کمکم وقت بیشتر و بیشتر و تصاویر مستهجنتر و مستهجنتری را طلب میکنند. اما این فقط در فضای مجازی اینترنت نیست. آنها کمکم توقعات عجیب و غریب جنسی که در نتیجه دیدن این سایتها برایشان ایجاد شده است را از همسر خودشان هم دارند.
معلوم است که این توقعات عجیب و غریب که فقط منحرفان جنسی از پس آنها برمیآیند در زندگی طبیعی برآورده نمیشود. اینجاست که فرد ممکن است حتی بخواهد تنوع طلبی جنسی خود را با یافتن شریکهای متعددتر ارضا کند. ضمن اینکه این نوع برخورد باعث میشود که همسر فرد کمکم از او آزرده شود و کنارهگیرتر شود. این دور باطل همچنان ادامه پیدا میکند و زندگی طبیعی فرد را کاملا مختل میکند.
مرحله سوم: حساسیتزدایی؛ هیچ چیز زشت نیست
هر چه که فرد بیشتر پیش میرود و بیشتر در سایتهای مستهجن غرق میشود، تشخیص فضای مجازی از فضای واقعی و التزامات اخلاقیاش برایش مشکلتر میشود. در درجه اول دیگر هیچ محتوای مستهجنی برای او شوک برانگیز نیست. او دیگر میخکوب نمیشود. هیچ چیزی برایش کریه نیست. در فضای واقعی هم بسیاری از انحرافات جنسی در دیگران برای او طبیعی به حساب میآید. قاتی شدن فضای مجازی و واقعی برای او این توهم را به وجود میآورد که "این کاری است که همه آن را انجام میدهند."
فرد دیگر قادر به درک این نکته نیست که فضای مجازی مستهجنی که او در آن سیر میکند را فقط یک اقلیت بسیار کوچک از جامعه واقعی آن هم با هدفهای بیشتر اقتصادی به وجود آوردهاند و این گروه کوچک به هیچ عنوان نماینده جامعه واقعی نیستند. در جامعه واقعی برای اکثریت هنوز هم آن تصاویر وقیح و میخکوبکننده هستند و این افراد معتاد به سایتهای مستهجن هستند که مشکل دارند و نه جامعه.
مرحله چهارم: انحراف جنسی؛ بدل شدن به تصاویر
در سایتهای مستهجن فقط به تمایلات طبیعی جنسی پرداخته نمیشود. بخش عظیمی از این تصاویر و متنها مربوط به کسانی است که از انحرافات جنسی رنج میبرند. در آخرین مرحله و شدیدترین مرحله از اعتیاد به سایتهای مستهجن، خود فرد هم ممکن است این رفتارهای انحرافی را انجام دهد.
لاقیدی جنسی و انجام رفتارهای پرخاشگرانه جنسی دو نمونه از رفتارهایی است که در نتیجه مشاهده این سایتهای مستهجن انجام میشود. یکی از بدترین عواقب این مشکل روانشناختی این است که نگرش فرد به اطرافیانش کاملا جسمی میشود. در واقع بخش عاطفی و انسانی که به طور طبیعی در روابط آدمها با یکدیگر وجود دارد کم کم از ذهن این افراد محو میشود و او به همه فقط با دیدگاه جنسی نگاه میکند.
این همه حرف های الکی !!!
این همه حرف های الکی نزنید ؛ دلتان می آید شبکه به این خوبی ؟ این قدر سریال های جالب را رها کرده اید و چسبیده اید به این نکات بسیار کوچک ؟ برو بابا ما همه که خانوادگی نگاه می کنیم . اصلا دلمان می خواهد به تو چه ؟
بله ، شما خانوادگی نگاه می کنید و در ظاهر هیچ مشکلی هم احساس نمی کنید ، ولی تاثیری که بر شما و مخصوصا فرزندانتان القا می شود ، نتایجی دارد که کم کم قبح این مسایل را در خانه شما از بین برده و علاوه بر ایجاد فساد در جامعه شما را نسبت به خانواده تان ، بله ، نسبت به خانوادتان بی غیرت و بی اعتنا می کند .
پس به ادامه مطلب توجه کنید :
" به نقل از جام نیوز، شبکه فارسی وان در یکی از سریال های خود با پرداختن به موضوع دوست یابی، مادری را نمایش می داد که از طرف تمامی اطرافیان وادار به داشتن رابطه با مردان میشود.
در این برنامه در دیالوگ های فراوانی با تاکید بر دوست یابی اینترنتی و اینکه از طریق اینترنت می توان بهترین مردها را برای دوستی با خانم ها انتخاب کرد، بازیگران تلاش می کردند تا برای مادر داستان، مردی را متناسب با وی نه برای ازدواج بلکه برای دوستی پیدا کنند.
در قسمتی از سریال یکی از بازیگران خطاب به فرزندان آن خانه گفت: شما به مادرتان تفهیم کنید که دوست یابی اینترنتی راه خوبی برای پیدا کردن مردان مناسب است.
گفتنی است شبکه فارسی وان در اغلب سریال هایش از گذشته تاکنون تاکید فراوانی در غالب موضوعات مختلف بر دوست یابی دختران و پسران از طرق گوناگون داشته است اما پرداختن به دوست یابی برای مادران از سوی فرزندان مطلب جدیدی بود که به تازگی در شبکه فارسی وان مطرح شد. "
ما هنوز هم چشمها و گوشهایمان بسته است . برو و بگذار فیلم مان را تماشا کنیم !
نتیجه نگاه هوسآلود !
زمانی که با خودروی شخصی وارد خیابان اصلی شدم خانم جوانی را در کنار خیابان دیدم که با سر و وضع شیک و آرایش غلیظی منتظر تاکسی ایستاده بود. لحظه ای که از کنار این زن جوان رد شدم نگاهم در نگاهش گره خورد و او با لبخندی دلم را لرزاند. من ناخودآگاه پایم را روی پدال ترمز فشار دادم و چند متر جلوتر توقف کردم.
خراسان: همه چیز در یک چشم به هم زدن اتفاق افتاد و لعنت بر نگاه هوس آلودی که در قفس خنده ای شیطانی گرفتار شد و این مشکلات را برایم به وجود آورد.
من 32 سال سن دارم و با همسرم همکار هستم. ما به تازگی ازدواج کرده ایم و با شرایطی که داریم زبانزد همه فامیل شده ایم.
مرد جوان در دایره اجتماعی کلانتری سناباد مشهد افزود: متأسفانه 2 روز قبل همسرم برای انجام کارهای عقب افتاده اداری در محل کارمان ماند و من که خیلی خسته بودم به راه افتادم تا به تنهایی راهی خانه شوم و کمی استراحت کنم.
زمانی که با خودروی شخصی وارد خیابان اصلی شدم خانم جوانی را در کنار خیابان دیدم که با سر و وضع شیک و آرایش غلیظی منتظر تاکسی ایستاده بود. لحظه ای که از کنار این زن جوان رد شدم نگاهم در نگاهش گره خورد و او با لبخندی دلم را لرزاند. من ناخودآگاه پایم را روی پدال ترمز فشار دادم و چند متر جلوتر توقف کردم.
زن غریبه بدون آن که چیزی بگوید با عجله در خودرو را باز کرد و روی صندلی جلو و در کنارم نشست. متأسفانه ما با هم به راه افتادیم و او با نگاه هوس آلود خود چشم های مرا نیز گناهکار کرد. باور کنید از کار خودم راضی نبودم و احساس تردید داشتم که چرا این زن را سوار خودرو کرده ام اما او ناگهان با لحنی خاص گفت: هوا خیلی گرم است کاش یک آبمیوه خنک برایم می گرفتی. دوباره به چشمانش نگاه کردم و این بار به جای آن که از عقلم فرمان بگیرم چشمان سیاه این شیطان بزک کرده به من گفت که در جلوی اولین مغازه توقف کنم و برای خرید آبمیوه از خودرو پیاده شوم.
با عجله به داخل مغازه رفتم اما غافل از آن بودم که کیف دستی ام حاوی تمام مدارکم و مبلغ 350 هزار تومان پول نقد و چک مسافرتی است و مقداری اسناد اداری و گوشی تلفن همراهم داخل خودرو است و آن خانم با سوء استفاده از غفلتم خودروی صفر کیلومتری را که با هزار بدبختی و وام بانکی خریده بودم از مقابل چشمانم به سرقت برد و در خیابان خلوت محو شد.
مرد جوان افزود: دقایقی پس از سرقت در تماسی که با شماره تلفن همراهم داشتم آن زن سارق گوشی را جواب داد و با خنده ای تمسخر آمیز گفت: آقای محترم، این چندمین خودرویی است که اوراق خواهد شد و بهتر است دیگر دنبال آن نباشی و… او از روی حافظه گوشی تلفنم به شماره همسرم نیز زنگ زده و ادعا کرده است که ما از مدت ها قبل با هم رابطه نامشروع داشته ایم و برای تسویه حساب شخصی خودرو را با خود برده است. با این حرف ها همسرم نسبت به من بدبین شده و به خانه پدرش رفته است، نمی دانم با مشکلاتی که برایم درست شده و نتیجه یک نگاه هوس آلود است چه خاکی بر سرم بریزم.
هشدار :
* انسان می تواند با پناه بردن به خدا و جلوگیری از نگاه های شیطانی، از گناه هان بعدی جلوگیری کند و زندگی دنیوی و اخروی خود را خراب نکند ؛ در روایات نقل کرده اند که نگاه به نا محرم همچون تیری زهر آلود است که بر دل انسان می نشیند ؛ تعبیر به تیر زهر آلود به معنی آن است که اثر آن لحظه ای نیست ، بلکه زهر آن باعث تاثیر و بیماری طولانی مدت برای روح و دل انسان می شود .
* همچنین همیشه به یاد داشته باشیم که نباید بدون شناخت و آگاهی کامل به کسی اعتماد کرد ، پس راه را برای افراد سود جو باز نمی گذاریم .
* مومن خود را در مظان اتهام قرار نمی دهد . بنابراین حواسمان به خودمان باشد که با وسوسه های شیطان و نفس ، خود را در موقعیتی قرار ندهیم که دیگران ما را متهم به اعمالی که آنها را انجام نداده ایم نکنند !
التماس دعا
یک پند مهم ، خشم مگیر !
* مردی بادیه نشین خدمت رسول خدا (ص) رسید و از آن بزرگوار پندی مهم طلب کرد . حضرت محمد (ص) به او فرمود : « خشم مگیر » ؛ و بیش از آن چیزی نفرمود !
آن مرد به قبیله خود بازگشت و مشاهده کرد که اتفاقا در نبود او حادثه مهمی پیش آمده و قبیله همسایه ، دستبردی به طایفه اش زده و جوانان قبیله وی نیز مقابله به مثل کرده و هر دو گروه آماده جنگ شده اند . سلاحش را برداشت و هنگامی که خواست به قومش ملحق شود ، یا پند مهم رسول الله (ص) افتاد .
جلوی خشم خود را گرفت و نزد زعمای قبیله همسایه رفت و گفت : چرا خشم ؟ چرا جنگ و دعوا ؟ اگر غرامتی برای نادانی جوانانمان باید بپردازیم ، من از مال خود می پردازم .
قوم مقابل نیز هنگامی که این منطق و استدلال را از او دیدند ، مردانگی شان تحریک شده و از اصل ادعای خود صرف نظر کردند و جنگ خاتمه یافت و صفوف جنگی به میان قبایل خود برگشتند .
* مهمترین نیاز جامعه امروز ما و در نزاع های قبیله ای موجود ، توجه به همین پند رسول خدا (ص) و اجتناب از ستیزه جویی ، لجبازی و تداوم دعواهایی است که جامعه را به سمت جایگاه های خطرناکی می کشاند .
تهاجم فرهنگی همیشه برعلیه جوامع مورد هدف بی وقفه از سوی غرب تاکنون پیگیری شده است .دراین میان یکی از مهمترین مسائلی که باید درباره این تهاجم به آن دقت کرد،ساختار آن است!ساختاری که درآن برنامه ریزی حرف اول را می زند.درواقع غرب برای موثر بودن این تهاجم تلاش کرده تا حد ممکن برنامه ریزی کند وبا نقشه راه، وارد این موضوع شود.به همین دلیل هم شوالیه ناتوی فرهنگی غرب درتمام زمینه ها این تهاجم را به راه انداخته وبا هدف گذاری مشخص وجزء به جزء برنامه ای عظیمی را تدارک دیده است.این تدارکات تا حدی است که لابی های تهاجم فرهنگی در غرب برای هر جزء از زندگی ویا اقشار جوامع مورد هدف،برنامه ریزی خاصی کرده اند.چرا که به باور آن ها برای تاثیر گذاری وفروپاشی جوامع مورد هدف باید جزء به جزء پیش رفت وبرای هر قسمت برنامه ای مختص به همان بخش داشت تا تهاجم فرهنگی موثر واقع شود.
درهمین راستا اگر نگاهی به بازی های رایانه ای غربی که برای کشورهای جهان سومی ویا کشورهای ساخته می شود واز از طرق مختلف به این کشورها وجامعه آنها وارد می شود داشته باشیم متوجه خواهیم شد که این برنامه ریزی برای تحقق بحران فرهنگی واخلاقی دراین کشورها از سوی غرب تا کجا پیش رفته است.چرا که به عنوان نمونه بسیاری از بازیهای رایانه ای غربی که هم اکنون در کشور ما وجود دارد وبه آسانی دراختیار کودکان ونوجوانان وجوانان قرار می گیرد محتوایی کاملا مغایر با فرهنگ اصیل وبومی ومذهبی ما دارد.مصداق تمام عیار این موضوع رامی توان در موج ابتذال واستهجانی دید که در بسیاری از این بازیها وجود دارد.موجی که دقیقا در مقابل فرهنگ اخلاق دینی وایرانی است.نکته جالب اینجاست که دربسیاری از این بازیها هرآن چه که دین اسلام با آن مخالف است به شدت تبلیغ می شود.به نوعی که انکار تلاشی موذیانه دراین بازیها وجود دارد که قصد دارد نوجوانان را به تعارض فرهنگی وتقابل هویتی وفرهنگی بکشاند.
تهاجمی به نام بازیهای رایانه ای
دراین راه بهترین ابزاری که غرب می توانست از آن برای ایجاد انحراف هویتی واخلاقی در جوانان استفاده کند بازیهای رایانه ای است.بازیهایی که به دلایل مختلف مورد استقبال جوانان قرار گرفته،واین درحالی است که والدین بدون هیچ نظارتی به آسانی این بازیها را دراختیار فرزندان خود قرار میدهند،درحالی که آنها نه ازمحتوای این بازیها خبردارند ونه از پیامدهای به شدت مخرب آنها!به هر صورت موجهای ابتذال در بازیهای رایانه ای به تدریج شدت گرفت.
این موضوع از چندسال پیش در ابتدایی ترین بازیهای رایانه ای با پایین ترین گرافیک های رایانه ای تا به امروز ادامه داشته است. اگر به اولین قسمت بازی duck nukem توجه کنیم به این نکته دست پیدا خواهیم کرد که ایجاد انحراف اخلاقی در جوانان ما پروسه ای طولانی مدت توسط بازیهای رایانه ای غربی است.دراین بازی که در سالهای گذشته اولین قسمت از آن به بازارهای رایانه ای وارد شد،عریانی ورابطه جنسی محدود تا حدی به نمایش گذاشته شده بود.به نظر می رسد که نمایش محدود این مسائل که درتعارض مستقیم با بحث حجاب وعفاف رسانه ای است .این بازی تنها به این دلیل ساخته شده بود که پیش زمینه ای باشد برای بازیهای بعدی که به صورت علنی تری به این مسائل درپیش چشمان کودکان کم سن وسال می پرداختند.
این بازی گامی بود برای شروع یک توطئه برعلیه اخلاق جوانان،چرا که در سالهای بعدی بازیهایی با گرافیک تصویری بالاتر تولید شد،بازیهایی که درجات بسیار وحشتناکی از ابتذال واستهجان تصویری را در خود داشتند.
کلکسیونی از مسائل غیر اخلاقی
نمونه تمام عیار این موضوع را می توان در سری بازیهای gta به عینه مشاهده کرد.دراین بازی هر آن چه که می توان آن را امری غیر اخلاقی وضد انسانی توصیف کرد وجود داشت.به نوعی که به جرات می توان گفت این بازی توانایی این امر را داشت که هر آنچه که والدین برای تربیت فرزندان تلاش کرده اند وبه نوعی آنها را از دیدن برخی مناظر دور نگه داشته اند پنبه کند.
چرا که کاراکترهای زن دراین بازی به شدت بد لباس هستند،از سوی دیگر روی در دیوار محیط این بازی عکسهای فوق العاده مستهجنی به تصویر درآمده است وکاربر در مراحل مختلف بازی به عینه آنها را تماشا می کند.این درحالی است که کار تنها به این جا ختم نمی شود،بلکه رابطه جنسی عریان دراین بازی یکی از معمول ترین مسائل به شمار می رود.تاحدی که حتی کاربر افراد را می کشد تا پول آنها را برای برقراری رابطه جنسی مورد استفاده قرار دهد.از طرف دیگر فضای بازی پر شده از دیسکو ورقاص خانه هایی که کاراکتراول بازی که توسط کاربر هدایت می شود،پس از کسب پول به این مکانها برای تفریح می رود.درکنار تمام این نکات به نظر می رسد که دراین بازی زندگی لمپنهای آمریکایی به عنوان الگو به جوانان ما ودیگر جوامع مذهبی القا می شود.چرا که اگر به نوع رفتار وپوشش کاراکترهای بازی نگاهی بیاندازیم دقیقا متوجه همین موضوع خواهیم شد.
از سوی دیگر اگر نگاهی عمیق داشته باشیم متوجه می شویم که نمایش به دست آوردن پول نامشروع وسپس استفاده آن برای رابطه نامشروع درپیش چشم یک کودک ونوجوان چه تاثیراتی می تواند بر ذهن وعقاید او داشته باشد.آن هم از دوره ای از زندگی اش که به شدت تاثیر پذیر است.هر چند که در امتداد بازیهایی چون gta بازی heavy rainهم تولید شده است،بازی که نمایش عریان رابطه جنسی آن هم بالاترین سطح گرافیکی امری کاملا عادی در مراحل مختلف بازی است.به نوعی که دربرخی از قسمتها گویی کاربر یک فیلم مستهجن را تماشا میکند تا یک بازی رایانه ای!
قبح شکنی تجاوز در چشم کودکان
همچنین به این موضوع هم باید توجه کرد که تهاجم فرهنگی علیه اخلاق دراین بازیها حتی به نمایش عریان رابطه جنسی محدود نشده بلکه تولید کنندگان این بازیها دریک اقدام کاملا هدفمند وتوطئه آمیز مسائل دیگری را هم درآنها به نمایش کشیده اند،مسائلی که تماشای آن برای کودکان ونوجوانان می تواند فاجعه آمیز باشد.مسائلی مانند تجاوز!دربرخی از این بازیها مسئله تجاوز یکی از سوژه های اصلی است به گونه ای که انگار این موضوع به نمایش گذاشته شده تا قبح آن را در پیش چشم نوجوانان جوامع مذهبی وجوامع جهان سوم بشکند.مصداق بارز این موضوع را می توان دربازیهایی مانند silent hillو hostel به عینه مشاهده کرد.دراین بازیها تصاویر متعددی از تجاوز جنسی به عینه در پیش چشم کاربر که دراکثر موارد کودک ونوجوان است به نمایش گذاشته می شود.تصاویری که والدین همیشه تلاش داشته اند تا از چشم فرزندانشان دور بماند،اما این بازیها هر آن چه والدین نمی خواهند فرزندانشان ببینند برای جوانان به همراه دارند.
دراین میان ترویج سکس وعریانی با جلوه های مختلفی دراین بازیها صورت می پذیرد.به گونه ای که اگر به بازیهایی همچون final fantasy ویا DANTES INFREM ویا taken نگاهی داشه باشیم متوجه می شویم که مسائل غیر اخلاقی دراین بازیها با پوشش رنگین فانتزی به خورد کودکان ونوجوانان جامعه ما داده شده است که این موضوع می تواند به شدت در جذاب سازی بصری آنها برای کودکان ونوجوانان تاثیر داشته باشد.
اما به هر صورت باید به توجه داشت که موج بازیهای رایانه ای مبتذل ومستهجن درغفلت مسئولین وخانواده ها سالهاست که از سوی کمپانی ها غربی به راه افتاده اما برای پاتک درمقابل این موج باید چاره ای اندیشید.
چاره ای که به طورموثری می تواند از آسیبهای بعدی جلوگیری کند.دراین بین تلاش برای ساخت بازیهای رایانه وبومی یکی از مهمترین کارهاست که باید بیش از گذشته در دستور کار قرار گیرد.چرا که به هر صورت بهترین راه حل برای جلوگیری از تمایل جوانان به مدلهای خارجی تولید جایگزین داخلی برای آنهاست.درهمین راستا باید تولید بازیهای رایانه ای بومی به بهترین کیفیت تصویری شدت گیرد.
والدین بهترین ناظران
از سوی دیگر نقش نظارتی والدین دراین زمینه غیر قابل انکار است.بسیاری از والدین حتی گاهی اوقات خود برای سرگرم کردن فرزندانشان بدون اطلاع از محتوای این بازیها آنها را خریداری می کنند ولی غافل از اینکه این خیانت بزرگ درحق فرزندان است.این موضوع در حالی دیده می شود که درخود جامعه آمریکا به دلیل وجود نظام esrb(درجه بندی بازیهای رایانه ای) والدین فرزندانشان را به شدت از چنین بازیهایی منع میکنند. همچنین نظام های OFLC برای استرالیا و نیوزلند، PEGI برای انگلستان و اتحادیه اروپا و USK برای آلمان تدوین شدند. کشورهای نسبتا پیشرفته تر آسیا هم از این قافله عقب نمانده اند. ژاپن از سال ها قبل با سیستم CERO و کره جنوبی با سیستم GRB به فکر تقسیم بندی محتوایی بازی ها افتادند.
در سوی مقابل هر چند که ما هم چند سالی است که نظام esra را به وجود آورده ایم اما برخی مسائل باعث شده که این نظام تقسیم بندی بی تاثیرباشد.چرا که مارکها وعلامتهای مخصوصی که نشان دهنده محدودیت سنی این بازیهاست روی پاکت وپک بازیهایی خورده است که توسط شرکتهای مجاز وارد بازار شده اند واین درحالی است که رایت سی دی وقرار دادن سی دی در بسته های کاغذی معمولی عملا این تلاش را بیهوده کرده است.چرا که روی این پاکتها نه برچسبی وجود دارد ونه نشانه خاص دیگری که به والدین وخانواده ها درجه سنی مناسب را هشدار دهد.
به هر صورت باید به تمام جوانب این تهاجم سریع وتاثیرگذار توجه کرد،چرا که بدون تردید نمایش چنین مسائلی در پیش چشم کودکان کم سن وسال می تواند فاجعه آمیز باشد ورا ه زندگی آنها را تغییر دهد وحتی باعث ایجاد بحرانهای زود رس جنسی شود.
منبع : www.aein38.parsiblog.com
موج بازیهای رایانه ای مبتذل ومستهجن درغفلت مسئولین وخانواده ها سالهاست که از سوی کمپانی ها غربی به راه افتاده اما برای پاتک درمقابل این موج باید چاره ای اندیشید. چاره ای که به طورموثری می تواند از آسیبهای بعدی جلوگیری کند.
پاسخ های امیرالمونین علی(ع) به سوال علم بهتر است یا ثروت؟
جمعیت زیادی دور حضرت علی(ع) حلقه زده بودند. مردی وارد مسجد شد و در فرصتی مناسب پرسید:
- یا علی! سؤالی دارم. علم بهتر است یا ثروت؟
علی(ع) در پاسخ گفت: علم بهتر است؛ زیرا علم میراث انبیاست و مال و ثروت میراث قارون و فرعون و هامان و شداد.
مرد که پاسخ سؤال خود را گرفته بود، سکوت کرد. در همین هنگام مرد دیگری وارد مسجد شد و همانطور که ایستاده بود بلافاصله پرسید:
- اباالحسن! سؤالی دارم، میتوانم بپرسم؟ امام در پاسخ آن مرد گفت: بپرس! مرد که آخر جمعیت ایستاده بود پرسید: علم بهتر است یا ثروت؟
علی فرمود: علم بهتر است؛ زیرا علم تو را حفظ میکند، ولی مال و ثروت را تو مجبوری حفظ کنی.
نفر دوم که از پاسخ سؤالش قانع شده بود، همانجا که ایستاده بود نشست.
در همین حال سومین نفر وارد شد، او نیز همان سؤال را تکرار کرد، و امام در پاسخش فرمود: علم بهتر است؛ زیرا برای شخص عالم دوستان بسیاری است، ولی برای ثروتمند دشمنان بسیار!
هنوز سخن امام به پایان نرسیده بود که چهارمین نفر وارد مسجد شد. او در حالی که کنار دوستانش مینشست، عصای خود را جلو گذاشت و پرسید:
- یا علی! علم بهتر است یا ثروت؟
حضرت علی در پاسخ به آن مرد فرمودند: علم بهتر است؛ زیرا اگر از مال انفاق کنی کم میشود؛ ولی اگر از علم انفاق کنی و آن را به دیگران بیاموزی بر آن افزوده میشود.
نوبت پنجمین نفر بود. او که مدتی قبل وارد مسجد شده بود و کنار ستون مسجد منتظر ایستاده بود، با تمام شدن سخن امام همان سؤال را تکرار کرد. حضرت علی در پاسخ به او فرمودند: علم بهتر است؛ زیرا مردم شخص پولدار و ثروتمند را بخیل میدانند، ولی از عالم و دانشمند به بزرگی و عظمت یاد میکنند.
با ورود ششمین نفر سرها به عقب برگشت، مردم با تعجب او را نگاه کردند. یکی از میان جمعیت گفت: حتماً این هم میخواهد بداند که علم بهتر است یا ثروت! کسانی که صدایش را شنیده بودند، پوزخندی زدند. مرد، آخر جمعیت کنار دوستانش نشست و با صدای بلندی شروع به سخن کرد:
یا علی! علم بهتر است یا ثروت؟
امام نگاهی به جمعیت کرد و گفت: علم بهتر است؛ زیرا ممکن است مال را دزد ببرد، اما ترس و وحشتی از دستبرد به علم وجود ندارد. مرد ساکت شد.
همهمهای در میان مردم افتاد؛ چه خبر است امروز! چرا همه یک سؤال را میپرسند؟ نگاه متعجب مردم گاهی به حضرت علی و گاهی به تازهواردها دوخته میشد.
در همین هنگام هفتمین نفر که کمی پیش از تمام شدن سخنان حضرت علی وارد مسجد شده بود و در میان جمعیت نشسته بود، پرسید:
- یا اباالحسن! علم بهتر است یا ثروت؟
امام فرمودند: علم بهتر است؛ زیرا مال به مرور زمان کهنه میشود، اما علم هرچه زمان بر آن بگذرد، پوسیده نخواهد شد.
در همین هنگام هشتمین نفر وارد شد و سؤال دوستانش را پرسید که امام در پاسخش فرمود: علم بهتر است؛ برای اینکه مال و ثروت فقط هنگام مرگ با صاحبش میماند، ولی علم، هم در این دنیا و هم پس از مرگ همراه انسان است.
سکوت، مجلس را فراگرفته بود، کسی چیزی نمیگفت. همه از پاسخهای امام شگفتزده شده بودند که… نهمین نفر هم وارد مسجد شد و در میان بهت و حیرت مردم پرسید:
یا علی! علم بهتر است یا ثروت؟
امام در حالی که تبسمی بر لب داشت، فرمود: علم بهتر است؛ زیرا مال و ثروت انسان را سنگدل میکند، اما علم موجب نورانی شدن قلب انسان میشود.
نگاههای متعجب و سرگردان مردم به در دوخته شده بود، انگار که انتظار دهمین نفر را میکشیدند. در همین حال مردی که دست کودکی در دستش بود، وارد مسجد شد. او در آخر مجلس نشست و مشتی خرما در دامن کودک ریخت و به روبهرو چشم دوخت. مردم که فکر نمیکردند دیگر کسی چیزی بپرسد، سرهایشان را برگرداندند، که در این هنگام مرد پرسید:
- یا اباالحسن! علم بهتر است یا ثروت؟
نگاههای متعجب مردم به عقب برگشت. با شنیدن صدای علی مردم به خود آمدند:
علم بهتر است؛ زیرا ثروتمندان تکبر دارند، تا آنجا که گاه ادعای خدایی میکنند، اما صاحبان علم همواره فروتن و متواضعاند. فریاد هیاهو و شادی و تحسین مردم مجلس را پر کرده بود.
سؤال کنندگان، آرام و بیصدا از میان جمعیت برخاستند. هنگامیکه آنان مسجد را ترک میکردند، صدای امام را شنیدند که میگفت: اگر تمام مردم دنیا همین یک سؤال را از من میپرسیدند، به هر کدام پاسخ متفاوتی میدادم.
*****************************
منبع: کشکول بحرانی، ج1، ص27. به نقل از امام علیبنابیطالب، ص142.
پایان شوم یک رابطه ی خیابانی !!
مرد جوانی که پس از سرقت فیلم و عکسهای خصوصی و خانوادگی یک دختر جوان به بهانه پس دادن آنها، این دختر را مورد آزار و اذیت قرار داده بود، در شهریار دستگیر شد.
رسیدگی به این پرونده روز 18 مرداد امسال با شکایت دختری مبنی بر آزار و اذیت از سوی یک مرد جوان، در دستور کار ماموران اطلاعات ـ امنیت پلیس شهریار قرار گرفت.
شاکی در اظهاراتش به پلیس گفت: چندی پیش با مردی جوان در یکی از بوستانهای شهر آشنا شده و ارتباطمان شکل گرفت. وی به من ابراز علاقه میکرد. یک روز این فرد به بهانه اینکه قصد دارد چند آهنگ را از گوشی تلفن همراهش به تلفنم انتقال دهد، به طرز ماهرانهای عکس و فیلمهای خصوصی و خانوادگی مرا از تلفن همراهم سرقت کرد. شاکی اضافه کرد: پس از چند روز با مرد جوان اختلاف پیدا کرده و ارتباطمان قطع شد تا اینکه وی با من تماس گرفت و تهدید کرد که اگر به ارتباطم با او ادامه ندهم، عکس و فیلمهای خانوادگیام را پخش خواهد کرد.
شاکی اضافه کرد: ابتدا حرفهایش را نپذیرفتم اما در بررسی از گوشی تلفن همراهم و مشخصاتی که از سوی این جوان ارائه میشد، متوجه سرقت عکس و فیلمها شدم. دختر جوان در رابطه با دام شیطانیای که در آن گرفتار شده بود، گفت: از ترس اینکه خانواده ام از موضوع اطلاع پیدا نکنند، ماجرا را با آنها در میان نگذاشتم و با التماس از مرد جوان میخواستم تا عکس و فیلمهای سرقت شدهام را پس دهد اما او توجهی نکرد.
وی اضافه کرد: یک روز به بهانه اینکه قصد تحویل دادن عکس و فیلمها را دارد، مرا به خانهای در جنوب شهر دعوت کرد. به محض حضور در آنجا مرد هوسران زندانیام کرد و به زور و تهدید مرا مورد آزار و اذیت قرار داد. روز بعد مرا سوار خودرویی کرد و با توقف در حاشیه جاده از خودرو بیرون انداخت و متواری شد.
با تشکیل پرونده قضائی در این زمینه، تحقیقات ماموران برای دستگیری مرد هوسران آغاز و پاتوقهای احتمالیاش زیرنظر گرفته شد. جستجوها ادامه داشت تا اینکه 2 روز پیش مخفیگاه متهم فراری در شهریار شناسایی و متهم دستگیر شد.
"سرهنگ یارندی"، معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی استان تهران و البرز با اشاره به این خبر گفت: با هماهنگی قضائی مخفیگاه متهم مورد بازرسی دوباره قرار گرفت و فیلم و عکسهای مسروقه متعلق به شاکی نیز کشف و ضبط شد.
بنابراین گزارش، متهم به اتهام سرقت عکس و فیلمهای متعلق به شاکی و خانوادهاش و آزار و اذیت دختر جوان با قرار بازداشت موقت روانه زندان شد. تحقیقات تکمیلی در این زمینه ادامه دارد.
هشدار :
امروزه موارد بسیاری را همچون حادثه ذکر شده میشنویم و می خوانیم ؛ بنابر این کاملا مشخص است که اعتماد به دوستی های خیابانی که از ابتدابدون شناخت و بر پایه بی اعتمادی بنا می شود ، دور از عقل و کاملا غلط است . این ارتباط آلوده علاوه بر هزاران پیامد مضر آن ، خیانت ها و تعرض هایی همانند مورد بالا را محتمل می کند . پس می بایست با دوری از این خطا و آگاه سازی اطرافیانمان تا حد توان در راه ایجاد امنیت اخلاقی و اجتماعی کوشا باشیم .
از قرار دادن اطلاعات شخصی در تلفن همراه خود به شدت پرهیز کنیم زیرا غیر از مورد مذکور احتمال ربوده شده تلفن های همراه و سوء استفاده از این اطلاعات وجود دارد .
باز هم به این مورد اشاره می کنم که علاوه بر ممنوعیت های این ارتباط نادرست به دلایل دینی و عقلی ، از نظر امنیتی نیز اعتماد بدون شناخت ، آغاز این موارد از خیانت هاست !