امروز دنیای اسلام شاهد ویرانگری هایی سخت تر و شدیدتر از قتل عام انسان ها در جنگ و پهنه ترورهاست. امروز جهان نظاره گر نبرد نرم و شبیخون های فرهنگی و غارت تفکر الهی ملت هایی است که به یقین کشتار آن از ده ها جنگ و هزاران ترور بالاتر و بیشتر است.
در طی سال های 1950 تا 1970 سیا اقدام به ترور هزاران نفر در آمریکای مرکزی و جنوبی کرد.
در طول جنگ ویتنام، سازمان سیا برنامه ققنوس را کلید زد که هدف آن ترور 26369 عضو جبهه آزادی ملی بود.
طی هشت سال اخیر، توسط عوامل سیا و موساد 500 دانشمند عراقی ترور شده اند.
سیا و موساد عملیات ترور نخبگان را به کشورهای اسلامی؛ از جمله ایران، گسترش داده اند. در آبان ماه 1389 دو دانشمند ایرانی به نام های دکتر "مجید شهریاری " و "فریدون عباسی " ترور شدند که دکتر شهریاری به شهادت رسید.
قبل از آن "شهرام امیری " در سال 1387 توسط مأموران سعودی ربوده شد و به آمریکا منتقل گردید. در تاریخ 90/5/1 نیز "داریوش رضایی نژاد " به ضرب گلوله مأموران موساد و سیا به قتل رسید. مؤسسه مطالعات امنیت ملی اسرائیل هم اعلام کرد: "در کشورهایی که عملیات زمینی در آن ها دشوار است، ترور هدفمند بهترین راهکار است. "
قطعاً همه این ترورها، کاری ضدبشری و مغایر با اصول الهی است. چه این که کشتن انسان ها در جنگ، از جمله جنگ ایران و عراق و به شهادت رسیدن چندصدهزار ایرانی مسلمان و انقلابی در آن نبرد تحمیلی، کاری غیرانسانی و پلید است. اما امروز دنیای اسلام شاهد ویرانگری هایی سخت تر و شدیدتر از قتل عام انسان ها در جنگ و پهنه ترورهاست. امروز جهان نظاره گر نبرد نرم و شبیخون های فرهنگی و غارت تفکر الهی ملت هایی است که به یقین کشتار آن از ده ها جنگ و هزاران ترور بالاتر و بیشتر است.
در این قتل عام فرهنگی، کشتارها بی سر و صدا و آرام است. هر خانه و اتاقی میدان جنگ است. دشمن به درون خانه ها نفوذ کرده و نسل جوان را در زیر شدیدترین صدمات و آسیب ها قرار داده است.
وجدان های بیدار در برابر کشتارهایی چونان جنگ ویتنام و نبرد وحشتناک حلبچه و صحنه های متعدد کشتار دسته جمعی در جنگ ایران و عراق و گلوله های شیمیایی صدام فریاد برمی آورند و یا ترور دانشمندان ایرانی و عراقی را محکوم می کنند؛ اما بسیاری از قتل عام های فرهنگی قابل دیدن نیستند!! و یا برخی آن را مهم و خطرناک نمی شمرند!
چه بسیار دختر و پسرانی که در بحران شهوت و فساد و بی بند و باری و اعتیاد، راه صعود را بر خود و کشور و جامعه انسانی و اسلامی می بندند و زمینه سقوط حاکمیت دین و تقوا را فراهم می سازند.
همه نیرنگ ها و توطئه ها در اندلس دیروز جواب نداد و راه به فساد کشاندن انسان ها به درون خانه ها و وزارتخانه ها باز شد و یاران حاکمیت حق، خود عامل براندازی اندیشه دینی شدند.
امروز نیز تمامی طرح دشمن برای به شکست کشاندن انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران، طرح اندلسی کردن ایران و به فساد کشاندن نسل جوان و مؤثر بر انقلاب اسلامی و ارزش هاست.
پس از جنگ هشت ساله و در عصر سازندگی، همین راه را ترسیم کردند. با گسترش اشرافی گری و زیاده خواهی و تغییر گرایی ها به سمت دنیاطلبی، زمینه فساد مالی و جنسی را فراهم ساختند و در دوران اصلاحات؛ کلنگ تخریب باورها را بر فرق نسل جوان کوبیدند.
با نگاهی بر درون فتنه 88 می توان همین هدف را به تماشا گرفت که با امید به فتح قله باورها و ارزش ها پیش می تاختند؛ تا انتقام خود را از ملت ایران و امام بگیرند.
دست پشت صحنه همه آن اخلالگری ها، تلاش کرد تا با ساختن جریان انحرافی، زمینه رشد فساد و بی بند و باری را به گونه ای دیگر در جامعه امروز بارور سازد.
موساد و سیا، همه باصطلاح سیاست بازان دنیای استکبار و دشمنان ملت ایران و اسلام وارد گود شده اند؛ تا جوان ایرانی را به جای رشد علمی و معنوی، در مسیر طغیان و ذلالت و سقوط قرار دهند.
صدای گلوله ترور شهریاری و رضایی نژاد بلند و اثر آن قابل رؤیت آسان است؛ اما در این عرصه، هزاران شهریاری و رضایی نژاد درگیر نگاه های زهرآلود و دامن های فساد و مواد مخدر که من و ما یا آن را باور نکرده و یا خطرش را احساس نکرده ایم! دیده بان ژرف اندیش و هوشمند انقلاب اسلامی، سال هاست که اعلام خطر کرده و همه مسئولان نظام را به عرصه مقابله فراخوانده اند. به نهادهای فرهنگی هشدار جدی داده و نیروی انتظامی را به میدان مبارزه جدی دعوت کرده اند.
سیل هجوم سایت ها و ماهواره ها و ابزار تبلیغاتی دشمنان درون و برون را نظاره کنیم و وضعیت حجاب و عفت و غیرت را به تماشا گیریم.
اگر در سال های 59 و60 فریادهای امام بیدارگرمان را جدی نمی گرفتیم، امروز دشمن کجا بود؟! آیا اثری از آزادی مهران و خرمشهر و بیرون راندن دشمن از تمامی خاک جمهوری اسلامی ایران بود؟
برای مقابله با نیرنگ امروز دشمن و طرح شبیخون فرهنگی او، نیاز به اقدامی جدی داریم. باید سپاه و بسیج هم وارد میدان شوند. باید همه مردم به صحنه بیایند. باید سپاه محمدرسول الله(ص) بپاخیزد. باید جوش و خروش دوران نبرد هشت ساله زنده شود. باید یکایک بپاخیزیم و خود را برای مقابله با طرح فرهنگی دشمن آماده کنیم.
فردا بسیار دیر است. از همین لحظه به هوش باشیم. اگر فریاد مجروحان و اسرا و کشته شدگان این عرصه را نمی شنویم حداقل گوش ها را به سمت فریاد دیده بان انقلاب اسلامی بچرخانیم. فرمان را بگیریم و اجرایی کنیم. در مقابل طرح دشمن بایستیم و به فریاد گرفتاران میدان شبیخون فرهنگی برسیم.
برخی خود زخم خورده این پهنه اند و غافل از آنند که در دام افتاده و از صعود بازمانده اند. نیاز به یک همت جمعی است؛ تا بلکه غافلان به خود آیند و خویش عامل سقوط نسل جوان و دختران و پسران ایرانی نشوند.
در میدان جنگ نرم، شنیدن بسیاری از صداها دشوار است. برخی باور نمی کنند که فریب دشمن را خورده اند. بعضی دشمن را دوست می پندارند. عده ای دنیاگرا، هدف را نمی بینند. تعدادی هدف را گم کرده اند.
اگر من و ما هم با اینان همراه شویم و جنگ را جدی نگیریم و تسخیر بعضی از قله ها را باور نکنیم، چه خواهد شد؟
بیایید تصمیم بگیریم خطی را با تمام وجود باور کنیم. با دقت و بصیرت، دست دشمن را در پشت صحنه به تماشا بگیریم و تلاش کنیم آن دست مرموز و فسادانگیز را قطع کنیم.
باز هم مصرم، نیاز به یک همت و باور جمعی است. یک بسیج عمومی قادر به نفی ظلمت و فساد و بی بند و باری است. همه باید دست به دست هم بدهیم و با وحدت و یکدلی، و با تبعیت از مقام معظم رهبری؛ جمهوری اسلامی ایران را هم چنان آباد و با عزت و اقتدار نگه داریم.
این کار شدنی است و از اجتماع من و شما برمی آید. از همین الآن تصمیم بگیریم و حرکت کنیم.
التماس دعا
منبع : آئین 38
در میان هزاران مرد و زنی که در ارتش ایالات متحده، دور از خانه و کاشانه و در سرزمینهای غریب به مبارزه با تروریسم خیالی مشغولند چه میگذرد؟!
امروزه زنان در آمریکا میتوانند اغلب مناصب و مسئولیتهای نظامی را عهدهدار شوند و دوشادوش مردان به وظایف خود عمل کنند. زنان نظامی آمریکا حتی به مأموریتهای مختلف در اقصی نقاط دنیا اعزام میشوند و در کشورهایی چون افغانستان، عراق، کره و... حضور دارند.
روی دیگر واقعیّت
فوریه سال 2011 میلادی، ماجرایی رخ داد و باعث شد که توجهها بیش از پیش به سوالاتی نظیر سؤالات یاد شده متمرکز شود و نفس حضور زنان در ارتش آمریکا زیر سوال رود. در این ماه، چند تن از نظامیان زن آمریکا با طرح شکایتی در دادگاه این کشور، پنتاگون را متهم به نادیده گرفتن آمار تکان دهنده تجاوز به زنان در ارتش این کشور کردند. همچنین "رابرت گیتس"، وزیر دفاع وقت و "دونالد رامسفلد" وزیر سابق دفاع این کشور نیز متهم شدند که نهاد تحت مدیریت آنها خشونت برضد زنان و تجاوز به آنها را پذیرفته و این اقدامها را فقط نظاره میکند. حتی روزنامهی "لسآنجلس تایمز" هم اعتراف کرده است که ارتش آمریکا تجاوز، آزار و اذیت جنسی زنان را نادیده میگیرد.
بر اساس آمارهای رسمی منتشره از سوی نهادهای رسمی و غیررسمی، یک سوم زنان نظامی آمریکا مورد تجاوز جنسی قرار میگیرند. افزون بر این، 70 درصد از زنان نظامی نیز اظهار داشتهاند که از سوی همقطاران نظامی خود مورد آزار و اذیت جنسی قرار گرفتهاند. بر طبق مطالعهای دیگر در مجموع، 90 درصد از زنان شاغل در ارتش آمریکا به نوعی مورد آزار، اذیت و خشونت جنسی قرار میگیرند. همچنین 90 درصد آنهایی هم که مورد تجاوز قرار میگیرند آن را به دلایلی گزارش نمیدهند.
آمار این خشونتها در شرکتهای نظامی خصوصی به مراتب بیشتر است و زنان بیشتری قربانی مطامع نظامیان مرد و غالبا فرماندهان ارشد خود میشوند. برای نمونه خانم "جونز" که در سال 2005 میلادی در عراق مورد تجاوز دسته جمعی همرزمان خود قرار گرفته بود آن را گزارش داد اما پاسخی که دریافت کرد این بود که برای چند روز در یک کانتینر محبوس و از داشتن آب، غذا و مواد دارویی و بهداشتی محروم شد.
تکنیک فاکسنیوز برای انحراف افکارعمومی آمریکا
حجم وسیع اطلاعات غلطی را در نظر بگیرید که فاکس نیوز به جای حقیقت به مخاطبان خود القاء می کند؛ مثلاً این ادعا که صدام حسین، دیکتاتور سابق عراق دارای سلاحهای کشتار جمعی بوده و در حملات 11 سپتامبر نقش داشته است یا اینکه تغییرات هوایی واقعی نیستند یا اینکه باراک اوباما مسلمان است و در ایالات متحده آمریکا به دنیا نیامده است و یا اینکه همه اعراب مسلمان و همه مسلمانان تروریست هستند و یا هزاران ادعای کذب محض دیگر.
فاکس نیوز برای القای این مطالب کذب از تکنیک هایی استفاده می کند که هر چقدر شما بیشتر به این تکنیک ها آشنا باشید، اثر آنها بر روی شما کمتر خواهد بود. 14 تکنیک تبلیغاتی که فاکس نیوز برای شستشوی مغزی مردم آمریکا از آنها استفاده می کند به قرار زیر است:
1- ایجاد رعب و وحشت: این تکنیک یک گام فراتر از ایجاد یک ترس ساده است، در این تکنیک دیگر هیچ گریزی از ترس وجود ندارد و مبنای آن به وحشت انداختن لحظه به لحظه مخاطبان است؛ وحشت از مسلمانان، آنفولانزای خوکی، رکود اقتصادی، مهاجران و هزاران مسئله دیگر.
ادعای عوامل فاکس نیوز این است که اگر واکنش های مقابله یا گزیر مخاطب فعال نباشد پس او زنده نیست. به اعتقاد آنها ایجاد رعب و وحشت سریع ترین راه برای منفعل کردن مغز منطقی است؛ به عبارت دیگر وقتی مردم می ترسند، نمی توانند منطقی فکر کنند پس هر چیزی را باور می کنند.
2- ترور شخصیتی: عوامل فاکس نیوز تمایلی به تلف کردن وقت برای بحث در مورد عقاید مختلف ندارد. به جای آن آنها ترجیح می دهند راه سریعتری را برای از دور خارج کردن مخالفان خود برگزینند. آنهاسعی می کنند اعتبار، انگیزه ها، اطلاعات، شخصیت و میزان عقل و شعور افراد را بشناسند و سپس حملات خود را نه تنها علیه افراد بلکه علیه تمام گروههای مردمی آغاز کنند تا با این کار عقاید هر شخص در رابطه با گروهی که به آن تعلق دارد مانند لیبرال ها یا ترقی خواهان یا غیره را بی اعتبار کنند.
این نوع بحث دیگر جایی برای بحث های حقیقی و صادقانه باقی نمی گذارد؛ بنابراین می توان آن را غیردموکراتیک دانست.
3- القا کردن: عوامل فاکس نیوز در این شیوه از یک تاکتیک پنهانی استفاده می کنند و سپس مخالفان خود را متهم می کنند که ابتدا آنها از این تاکتیک استفاده کرده اند. این فن در بحث مهاجرت به وفور دیده می شود مثلاً افرادی که مخالف نژادپرستی هستند خود متهم به نژادپرستی می شوند و یا در بحث تغییرات آب و هوایی که در آن، افرادی که در مورد علتهای انسانی وقوع این پدیده بحث می کنند متهم به نداشتن علم و عدم آگاهی از حقایق در این زمینه می شوند .
4- دوباره نویسی تاریخ: در این تاکتیک تبلیغ کنندگان حقایق را مطابق با جهان بینی خود بیان می کنند اما چرا باید در مورد وقایع تاریخی دروغ گفته شود آن هم زمانی که می توان کذب بودن آنها را به راحتی ثابت کرد.
دلیل به کارگیری این شیوه این است که متعصبان خشک اندیش انکار یک حقیقت تاریخی را بسیار راحت تر از به روز کردن جهان بینی خود می دانند. اگر دوباره نویسی تاریخ در خدمت منافع آنها باشد، به راحتی این کار را انجام می دهند، زیرا به گفته خودشان یک مخاطب بی طرف برای دانستن آنچه آنها به عنوان حقیقت از آن یاد می کنند وسوسه می شود.
5- سپربلا کردن: این تاکتیک زمانی بهترین اثر را دارد که مردم احساس ناامنی و ترس کنند. این شیوه ترکیبی از شیوه های ایجاد ترس و انحراف در اذهان است. ساده ترین توجیه در این تاکتیک این است که اگر شما بتوانید گروهی را در مشکلات اقتصادی و اجتماعی مقصر بدانید آنگاه می توانید هم خشونت و غیرانسانی بودن آنها را توجیه کنید و هم مسئولیت هرگونه لطمه یا صدمه که به دیگران می رسد را به گردن آنها بیاندازید.
6- تلفیق خشونت با قدرت و مخالفت با خشونت از طریق ابراز ضعف: این مورد را بیشتر می توان به جای یک تکنیک رسانه ای، یک اعتقاد عمیق فراساختاری دانست که در روشهای گزارش کردن اخبار به طور متناوب مورد استفاده قرار می گیرد . به عنوان مثالاصطلاحی مانند " نمایش قدرت" به جای "اقدامات سرکوبگرانه" مورد استفاده قرار می گیرد و بدین ترتیب اقدامات خشونت آمیز از سوی رسانه ها توجیه می شوند. مثلاً اعمال خشونت در سیاست های آمریکا چه در جنگ ها و چه در بحث های داخلی امری اخلاقی و شجاعانه تلقی می شود و خشونت معادل قدرت، وطن پرستی و پارسایی معنا می شود.
7- اعمال زور: این یک تکنیک مطلوب است که از سوی بسیاری از گزارشگران فاکس نیوز مورد استفاده قرار می گیرد. این گزارشگران از عدم اعتماد به نفس مردمی که برای بحث کردن درباره موضوعی با عوامل فاکس نیوز آمده اند بهره برداری می کنند، آنها را مورد نکوهش و ملامت قرار می دهند و بدین ترتیب مردم را وارد به تسلیم در برابر عقاید خود می کنند. اغلب بسیاری از مردمی که مورد ملامت قرار می گیرند، احساس شرمندگی و اضطراب می کنند و سریع ترین راهی که برای پایان دادن به این وضعیت به نظرشان می رسد، این است که اختیار را به شخص مقابل یا همان شخصی که می خواهد به زور عقاید خود را تحمیل کند می دهند و این فرد وضعیت به وجود آمده را نوعی پیروزی برای خود تعبیر و تفسیر می کند
8- سردرگم کردن: این تکنیک هم مانند تکنیک قبل در مورد مخاطبانی به بهترین نحو کار می کند که از اعتماد به نفس کمی برخوردار هستند. شیوه اصلی از این مورد مغشوش کردن عمدی بحث و اصرار بر منطقی بودن آن و ارائه این ادعاست که هر شخصی با این بحث مخالفت کند گنگ و خشک مغز است.
در این شیوه گزارشگران سعی می کنند با پیچیده کردن مطلب درستی ادعاهای خود را به ذهن مخاطب القا کنند.
9- پوپولیسم (توده گرایی): این تکنیک به ویژه در دوران انتخابات مورد استفاده قرار می گیرد. گویندگان خود را به عنوان یکی از مردم و کسانی که هدف خشم آنها قرار دارند را یکی از دشمنان مردم معرفی می کنند، یا طرف مقابل همیشه یک نخبه گرا، بروکرات یا یکی از اعضای وابسته به دولت یا هر گروه دیگری است که به هر حال از مردم نیستند. هدف از این بازی این است که به مردم نشان دهند همه سیاست های رسانه در جهت برآورده کردن خوسته های مردم در مقابل سیاستمداران است.
10- سوء استفاده از ایمان به خدا: این تکنیک شبیه تکنیک پوپولیسم است. مبنای شیوه بر این است که آنها خود و دوستان خود را میهن پرست می دانند و و هر کس دیگری را که آنها را به چالش می طلبد غیرمیهن پرست می دانند بر این اساس خداوند عاشق عوامل فاکس نیوز، جمهوری خواهان و آمریکا است و از هر کسی که این سه را دوست نداشته باشد متنفر است. از آنجا که مثلاً این گوینده از جانب خدا برای سخن گفتن از جانب همه آمریکایی ها برگزیده شده هر چالشی با او غیراخلاقی تلقی می شود. این یک تکنیک آسان و کم هزینه برای توتالیترها یا خودکامگان است.
11- اشباع: سه ویژگی مهم یک اشباع یا امتلاء موثر عبارتند از تکراری بودن، فراگیر بودن و ثابت بودن. پیام موردنظر باید به طور آشکار یا پنهان بارها و بارها در همه جا تکرار شود مثلاً اینکه صدام دارای سلاحهای کشتار جمعی است باید بارها و بارها تکرار شود. به طور قطع یک تاثیر فیزیکی بر روی افرادی که بارها و بارها در معرض یک پیام مشابه قرار می گیرند وجود دارد بدون توجه به اینکه این پیام درست است یا غلط. به اعتقاد فاکس نیوز اگر یک مطلبی به دفعات کافی با تعداد کافی از افراد بارها و بارها گفته شود مردم آن را به عنوان یک حقیقت قبول می کنند.
13- گناهکار دانستن به خاطر معاشرت: این یکی از تکنیکهای مورد علاقه گلن بک و آندرو بریت بارت است که هر دو از این شیوه برای کاهش دوره های کاری یا زندگی بسیاری از افراد خوب استفاده می کردند به عنوان مثال اگر همسر سابق عموی هم اتاقی پسرعموی شما در مهمانی شام خواهر دوست پسر سابق خواهرزاده گورباچف در سال 1948 شرکت کرده باشد پس شما یک کمونیست هستید که برای نابودی و یا تخریب آمریکا مامور شده اید.
14- انحراف از بحث: در این تکنیک گزارشگران ناگهان جهت بحث را به یک سوی عجیب و غریب اما قابل پیش بینی تغییر می دهند تا از زیر بار مسئولیت آن شانه خالی کنند و هر تلاشی برای بازگرداندن بحث به اصل آن از سوی آنها نوعی انحراف و استفاده طعنه آمیز از تکنیک القاکردن تعبیر می شود.
این روزها سایتها و منابع الکترونیکی بسیاری در کنار شبکههای ماهوارهای به دنبال ترویج فرهنگ بیبند و باری غربی و نابسامانی در هویت جوانان این مرز و بوم هستند و هزینههای بسیاری را در این راه صرف میکنند؛ به همین جهت برخی از آنان مبادرت به پخش تصاویر و فیلم های مبتذل میکنند و فضای مجازی به آنان اجازه میدهد تا با کمترین کنترل ممکن اقدامات شومشان را انجام دهند.
البته در این میان وزارت فرهنگ و سازمان های مربوطه نیز اقدامات مناسبی را انجام دادهاند، اما باید توجه داشت که بیشتر مخاطبان اینگونه برنامههای فاسد، جوانان و نوجوانان کشورمان هستند و باید آگاهیهای لازم و ضروری در این زمینه را در اختیار آنان قرار داد تا به هنگام برخورد با این قبیل برنامهها بتوانند راه صحیح و درست را تشخیص دهند.
در همین رابطه حضرت آیت الله مظاهری در سلسله درسهای اخلاقی خود درباره این موضوع فرمودهاند: «سرانجام نگاه حرام و آلوده، بیعفتی است. قرآن کریم با ظرافت خاصی، مردان و زنان را به "غضّ بصر" یا "خودداری از نگاه" فرا میخواند و در کنار آن به پاکدامنی و حفظ عفت سفارش میفرماید:
«به مؤمنان بگو چشمهاى خود را از نگاه به نامحرمان فرو گیرند و دامان خود را از بى عفتى حفظ کنند؛ این براى آنان پاکیزه تر است. خداوند به آنچه انجام مىدهند، آگاه است و به زنان با ایمان بگو چشمهاى خود را از نگاه هوس آلود فرو گیرند و دامان خویش را از بى عفتى حفظ کنند و زینت خود را جز آن مقدار که از آنان نمایان است، آشکار نکنند.» (سوره مبارکه نور، آیه 31-30)
بنابراین، نگاه شهوتانگیز و آلوده، خطرناک است و توبه از آن، مبارزه جدی میطلبد. در این مبارزه نیز ممکن است گاهی پیروز شد و گاهی شکست خورد، اما نباید ناامید و دلسرد شد، بلکه باید همت کرد و انصراف از نگاه را ادامه داد تا در نهایت پیروز شد. همچنین کمک گرفتن از نماز اوّل وقت به جماعت و مداومت بر ذکر، در این مبارزه، کارساز است.
نگاه به عکس و فیلم مبتذل نیز گناه است و مفاسد فراوانی دارد. جوانان باید از نگاه به فیلمهای تحریک آمیز و شهوت انگیز بپرهیزند و در صورت نگاه، توبه کنند. به تجربه اثبات شده است، نگاه به فیلمهای شهوتانگیز، موجب اختلاف شدید خانوادگی میشود و در بسیاری از موارد، منجر به طلاق میشود.»
منبع : منجی بشریت
چشم چرانی ، ورود به ورطه گناه !
پیامبر گرامی اسلام (ص) می فرمایند : « هیچ عضوی نیست مگر زنائی مناسب خود دارد ؛ زنای چشم نگاه آلوده است . »
همچنین مولای متقیان ، حضرت علی (ع) می فرمایند : « هر کس چشم چرانی کند ، خاطر خود را آزرده است و کسی که پیوسته عادتش این باشد ، همیشه در حسرت به سر می برد . »
چشم چرانی از نظر روانشناسان :
کلیه روانشناسان ، چشم چرانی را یک نوع انحراف روانی قلمداد می کنند . این انحراف هر گاه در کسی به وجود بیاید ، قابل توقف نخواهد بود و هر لحظه بر میزان آن اضافه خواهد شد . یک فرد چشم چران هرگز با چند ساعت چشم چرانی در روز راضی نمی شود و این حالت کم کم در او ایجاد یک حالت وحشیانه و حیوانی می کند که رفته رفته او را به یک بیماری روانی دیگر مبتلا می سازد . در این حال بیمار از تماشای بدن دیگران لذت می برد و این مرحله مقدمه ایجاد انواع سادیسم است .
اصولا اکثر بیماری های روحی جوانان از این رهگذر آغاز می شود . زیرا چشم می بیند و دل می خواهد و قلب برای بدست آوردن خواسته خود فعالیت می کند و روح تسخیر می شود و چون کار به جایی نمی رسد ، جبرطبیعی رشته لذت را پاره می کند و پارگی این رشته عامل ایجاد یک عقده روانی خواهد شد . در نتیجه روح جوان را متزلزل و آشوب می کند .
آثار و زیانهای جسمی چشم چرانی :
هرنگاهی دو صورت می تواند داشته باشد ؛ یا غدد داخلی را به ترشح مواد زاید وا می دارد و در خون مواد سمی جمع می کند و اعصاب را ملتهب کرده و گاه انسان را برای ارتکاب جرم و گناهی بزرگ آماده می کند ، یا بر عکس ایجاد انبساط و فرح نموده و شخص را برای انجام کار های نیک مهیا می سازد .
بد ترین نگاه ها که در ارگانیزم بدن اثر شوم طولانی مدت می کذارد ، نگاه شهوت انگیز است . دیدن مناظر شهوت زا و هیجان انگیز بخصوص برای جوانان که در دوران غلیان غریزه جنسی قرار دارند ، بزرگترین مصائب را یه بار می آورد . نگاه شهوت آلود تیری است که در کانون جان جای می گیرد و آتشی است که در خانه دل افروخته می شود و پیش از هر کسی خود بیننده را می سوزاند .
غریزه جنسی زمانی که مناظر شهوت انگیز در معرض دید انسان قرار می گیرد ، به صورت یک انقلاب جنسی در می آید که اگر مرتبا ارضاء شود از نظر تکرار ، و اگر ارضاء شود ازلحاظ وارد شدن شوکهای مکرر به مغز و قلب ، بیماری هایی غیر قابل علاج را به وجود می آورد .
روانپزشکان در افرادی که مدتی گرفتار تحریکات جنسی بدون ارضاء شده اند ، ناراحتی های عصبی و جسمی زیر را مشاهده کرده اند :
1- دشواری در تنفس ،
2- درد در اطراف قلب ،
3- بالا رفتن تپش قلب ،
4- درد و مالش معده ،
5- سردرد ،
6- هراس و دلهره ،
7- بیقراری و ناآرامی ،
8- بی خوابی و کم اشتهایی ،
9- ضعف جسمی و خستگی فکری و ...
آثار و زیان های اجتماعی چشم چرانی :
چشم چرانی یکی از بلا های بزرگ قرن ماست و اگر اندکی دقت کنیم متوجه می شویم که منشا بسیاری از جنایتها و تجاوز ها از همین رهگذر آغاز می شود . برای درک این حقیقت که تنها یک نگاه خیانت آمیز چگونه می تواند موجب به وجود آمدن ننگها و اعمال غیر انسانی شود ، به بررسی آمار هایی در این زمینه می پردازیم :
در سال 1962 در نیویورک در اثر چشم چرانی 2766 تصادف رخ داد که 380 فقره به قتل منجر شد ؛ طبق آمار 1650 طلاق صورت گرفت که با تحلیل کامل عامل اصلی آن چشم چرانی تشخیص داده شده است و همچنین 5000 فقره پرونده نزاع و قتل در اثر چشم چرانی تشکیل گردید .
1- روابط نا مشروع
اگر ما این مسئه را به دقت مورد بررسی قرار دهیم ، به این نتیجه خواهیم رسید که سرچشمه و منشا بیشتر این روابط از طریق چشم چرانی به وقوع می پیوندد . بدین معنی که در مرحله اول دختر و پسر با یک نگاه هوس آلود و شهوت انگیز ، شیقته و فریفته یکدیگر می گردند ؛ سپس به مرور زمان به یکدیگر نزدیک تر می شوند و رابطه ای بین آنها برقرار می شود ، و چه بسا همین دوستی و آشنایی به جایی برسد که پرده حیا و عفتی دریده شود و حیثیت خانواده ای بر باد رود . کما اینکه در جهان کنونی چنین وقایع شرم آوری به چشم می خورد و زیانهای جبران ناپذیر آن دامنگیر اجتماع میشود .
آمار تکان دهنده تولد فرزندان غیر قانونی ، سقط جنین ها و ازدواج هایی که در آنها دختر در حین اجرای عقد آبستن است شاهد این ادعا است . " فانی دشان" ، نویسنده مجله "ال" در مورد زنان دانمارکی تحقیقاتی کرده است که در مقاله ای می نوسید : « آزادی جنسی برای دختر ، با وجود همه پیشگیری ها و احتیاطها ، فقط یک نتیجه دارد : " یک کودک بی پدر " ! »
2- زنا
یکی دیگر از آثار جبران ناپذیری که از طریق چشم چرانی دامنگیر اجتماع می شود ، شیوع عمل ضد اخلاقی و ضد دینی زنا است .زیرا اگر باز این مسئله را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم ، خواهیم دریافت که مهمترین و اولین مرحله زنا از یک نگاه غیر مشروع سرچشمه می گیرد .
هنگامی که دو نفر مرتکب چنین گناهی می شوند ، این کار بدون مقدمه صورت نمی گیرد ؛ بلکه در ابتدا با یک نگاه نا مشروع آغاز می شود و در ادامه بدون در نظر گرفتن عواقب شوم آن دست به چنین عملی می زنند .
علاوه بر آثار وحشتناک روحی آن یر روی افراد ، از نظر جسمی نیز این عمل باعث شیوع بیماری های مقاربتی و رواج کورتاژ ( سقط جنین ) می شود . آمار شیوع این آثار را در کشور های آمریکا ، سوئد ، دانمارک ، انگلستان ، فرانسه ، آلمان و سایر کشور های غربی که معتقد به آزادی جنسی افراد در کشور های خود هستند ، نشان می دهد .
روح انسان همانند حوضی است که از آبی صاف و زلال پر شده باشد که اگر این آب را پاکیزه نگه دارد ، همیشه از جلوه آن لذت می برد و برعکس اگر صفای آنرا به کثافت آلوده سازد ، خیلی زود از تعفنش ناراحت می شود .
سخن را با حدیثی از امام سجاد (ع) به پایان می بریم که می فرمایند : « هر عضوی حقی بر انسان دارد و حق چشم یکی این است که آن را از نگاههای آلوده حفظ کنی و دیگر اینکه به نظر عبرت بنگری و برای دیدن آنچه موجب پیدایش دانش عمیق می گردد بکار بری . »
و من الله توفیق
ناهار شوم !
راننده شیطانصفتی که پس از بیهوش کردن دختران جوان با غذای مسموم، نقشه جنایتهای سیاهش را اجرا میکرد، با ردیابیهای پلیسی به دام افتاد.
رسیدگی به این پرونده از ابتدای تابستان 89 همزمان با طرح دو شکایت مشابه علیه مرد شیطانصفت در دستور کار مأموران پلیس آگاهی سنندج قرار گرفت.
نخستین شاکی دختر جوانی بود که تیر 89 به شعبه پنجم بازپرسی دادسرای سنندج رفت. وی همزمان با طرح شکایتی گفت : « دیروز برای رفتن به خانه سوار خودروی مسافربر شخصی شدم اما راننده بین راه مرا با غذای مسموم بیهوش کرد. ساعاتی بعد که به خود آمدم، متوجه سرقت طلا و جواهرات و پولهایم شدم. او پس از سرقت، مرا در محلی خلوت رها کرده بود. »
پس از این شکایت با دستور قاضی سید وحید حسیننژاد، بازپرس شعبه پنجم دادسرای سنندج، پرونده برای رسیدگی و دستگیری مرد تبهکار در اختیار کارآگاهان دایره چهارم پلیس آگاهی قرار گرفت.
همزمان با شروع تحقیقات، زن دیگری به کلانتری رفت و با طرح شکایت مشابه دیگری گفت: « سوار خودروی مسافربر شخصی شدم که در طول مسیر، راننده با حرفهایش اعتمادم را جلب کرد و با دوغ مسموم بیهوشم کرد. پس از چند ساعت وقتی به هوش آمدم، متوجه سرقت طلاهایم شدم! »
بدین ترتیب مأموران با کمک شاکیها، به چهرهنگاری رایانهای از تبهکار پرداختند اما هیچ ردی از او به دست نیامد. با گذشت 6 ماه از ماجرا و در حالی که تحقیقات در بنبست بود، دختر جوانی در دادسرا با طرح شکایت مشابه دیگری، سرنخ دستگیری مرد شیطانصفت را این گونه به پلیس داد.
«دو ماه قبل با پسر جوانی به نام کامران آشنا شدم که از ازدواج حرف میزد. چند جلسه با هم قرار ملاقات گذاشته و درباره آینده صحبت کردیم تا این که دیروز صبح کامران تماس گرفت و از من خواست برای ناهار به یکی از مناطق تفریحی شهر برویم که با خوشحالی قبول کردم اما پس از صرف ناهار، در حالی که سوار خودرو بودم، بیهوش شدم. وقتی به خودم آمدم، متوجه سرقت طلا و ناپدید شدن خواستگار تبهکار شدم.»
وی همچنین گفت: مطمئنم که نام او «برزان» است.
پس از این شکایت، کارآگاهان با کشف شماره تلفن همراه متهم و تحقیقات تخصصی، دریافتند شماره تلفن متعلق به «برزان» است. بدین ترتیب مخفیگاه متهم در شهرستان جوانرود استان کرمانشاه شناسایی شد و مأموران با دریافت نیابت قضایی، مرد شیطانصفت را در عملیاتی غافلگیرانه دستگیر کردند.
او در نخستین بازجوییها منکر هرگونه جرمی شد اما پس از روبهرو شدن با شاکیها، لب به سخن گشود و گفت: صاحب یک مغازه فروش تلفن همراه در سنندج بودم اما حدود 6 ماه قبل به خاطر مشکلات مالی، ورشکسته شدم. پس از آن یک خودروی سواری خریده و در شهر مسافرکشی میکردم. پس از انتخاب طعمههایم، با آنها طرح دوستی ریخته و به بهانه ازدواج، اعتمادشان را جلب میکردم. سپس زنان و دختران را به محلی خلوت کشانده و با خوراندن غذاهای مسموم، آنها را بیهوش میکردم. پس از بیهوش شدن طعمههایم، پول و طلاهایشان را سرقت میکردم. تاکنون نیز 9 زن را به همین شیوه فریب داده و هفت تن از آنان را پس از بیهوشی، مورد آزار و اذیت قرار دادم اما طعمههایم به خاطر حفظ آبرویشان، به موضوع دوستی و آزار و اذیت اشاره نکردهاند.
مرد شیطانصفت درباره مدارک جعلی همراهش نیز گفت: یک بار مردی را در کرمانشاه به همین شیوه بیهوش کرده و مدارک شناساییاش را سرقت کردم. بعد هم خودم را با مشخصات او به دختران معرفی میکردم.
هشدار :
همیشه احتمال بدهیم ممکن است چنین حوادثی برای ما نیز رخ دهد ؛ بنابراین لازم است با هوشیاری از قبول کردن و خوردن خوراکی یا تعارف های افراد ناشناس خودداری کنیم .
در موارد بالا ، قربانیان با برقرار کردن یک رابطه سطحی و نا آگاهانه و ایجاد یک نوع اعتماد نسبی که کاملا به دور از عقل می باشد ، به دام افتاده بودند . پس این نکات را نیز باید در نظر داشت .
باشد که با آگاه سازی خانواده و دوستانمان ، خودمان و آنان را از این خطرات مصون داریم .
التماس دعا
مظلومیت !!!
طی چند سال اخیر یکی از مهمترین عواملی که بعنوان مانعی جدی در مسیر احیای فرایض امر به معروف و نهی از منکر در جامعه ، نقش مهمی را در مظلوم ماندن ای فرایض ایفا نموده است ، عدم حمایت مسئولان امر به آمران به معروف و حتی بعضا تنبیه و مجازاات عناصر مؤمن و متدین در مسیر اجرای این واجب الهی است !
نتیجه تداوم چنین روندی نیز ، تسلط فساد و حاکمیت بی بند و باری بر فرهنگ جامعه خواهد بود که در تازه ترین نشانه های این تسلط ، حمله ی اشرار و عناصر بی بند و بار به دو روحانی در تهران و نابینا ساختن یکی از این عزیزان را می توان ذکر کرد :
* در دهم اردیبهشت ماه ، حجت الاسلام مصطفوی که از سادات معظم و وعاظ و روحانیون با سابقه تهران بوده و قریب به 43 سال است که مردم شرق تهران از منابر ایشان بهره می برند ، پس از عبور از کنار یک زن بد حجاب و پسر همراهش ، مورد فحاشی آنها قرار گرفته و با ضربه مشت پسر مذکور ، چشم ایشان نابینا و تخلیه می شود .
* حجت الاسلام فروزش نیز در خرداد ماه سال جاری با لباس روحانیت اقدام به کمک به دختری می کند که در حال ربوده شدن در اصلی ترین خیابان تهران بوده و پس از حمله اوباش ، چشم ایشان به شدت صدمه می بیند و ...
متاسفانه از این نمونه ها برای عناصر دلسوز و متدین ، بار ها اتفاق افتاده و در این موارد نیز ، جز خبر رسانی چند رسانه مذهبی ، موضوع ، از اصل و اساس مورد بی توجهی مسئولان و صدا و سیما قرار گرفته است و در هیاهوی رسیدگی به فوتبال و دستمزد مربی فلان تیم فوتبال و نمایش بزرگترین ساندویچ دنیا و ... به هیچ انگاشته می شود .
اخیرا نیز یکی از خواهران معلم نمونه و متعهد در یکی از دبیرستان ها با حکم قطعی آموزش و پرورش ، از سیستم این وزارت خانه اخراج شد و دلیل اصلی آن نیز تبعات ناشی از اقدام این معلم دلسوز به امر به معروف و نهی از منکر در محیط کار بوده است .
ایشان چند سال قبل - در دوران اصلاحات – در حین اجرای یک برنامه غیر شرعی در دبیرستان دخترانه محل کار خود راساً اقدام به جلوگیری از پخش موسیقی های تند و رقص برخی افراد نموده است و همین عامل باعث شده است که در طی 7 سال پس از آن ، بارها به هیئت تخلفات اداری کشانده و احکامی نظیر سه سال تبعید به خارج از مرکز استان و ... برای وی صادر شده است و هرچند در هیئت تجدید نظر رای بر برائت ایشان داده شده است ، اما این برائت هیچگاه مورد توجه قرار نگرفت و تبعات این ماجرا که منجر به عدم حضور ایشان در محل کارش شده بود ، باعث شد در اقدامی عجیب ، طی چند روز گذشته ، رسما حکم باز خرید وی صادر و قطعی گردد .
در قسمتی از نامه این آمر به معروف مضلوم آمده است :
« ... 7 سال است که از آن ماجرا می گذرد و من پی در پی با پرونده ای زخمی از دوران اصلاحات با وجود تمام برجستگی های علمی مورد هجوم افراد غیر مسئول هستم ... 2 سال قبل به جرم تلاش موفق برای چادری کردن دانش آموزانم و اجرای نماز جماعت باشکوه و جلوگیری از پخش موسیقی مبتذل در مدرسه ، توسط نظرات مخالف و تند ، خانه نشین شدم و وقتی اعتراض کردم ، آنچنان بر من تاختند و با فریاد و توهین و تحقیر و نامه نگاری سرکوبم نمودند که صدایم در گلو خفه شد و خانواده ام هم آسیب دید ...
مثل یک زندانی مرا پاس می دادند و گاهی برای سبک کردن شخصیتم ، مرابه مدارسی می فرستادند که معلم ریاضی داشت و من مجبور می شدم بیکار در دفتر بنشینم ... من که در تدریس ریاضی بیشترین درصد قبولی دانش آموزانم را داشتم ، همانند یک مهره سوخته و فراموش شده به گوشه ای رانده شدم و اکنون هم به جرم دفاع از مقدسات اخراجم کرده اند ...
ای کاش دستی باریم مانده بود تا رهبر مظلومم را یاری کنم ... »
آیا وقت آن نیست مسئولان محترم برای پایان بخشیدن به این روند نا مبارک کاری بکنند ؟؟؟
دلایل منع روابط آزاد میان مردان و زنان چیست ؟ ( قسمت اول )
این منع میتواند بر چند اصل مبتنی باشد :
اولاً بین زن و مرد نامحرم حالت جذبی وجود دارد که مبنای آن کششهای مختلف روانی و زیستی در زن و مرد و بین آن دو است .
غریزههای نفسانی که در صورت تعدیل، نیازهای طبیعی بشر را تأمین کرده و در صورت افسار گسیختگی حیات سالم او را مورد مخاطره قرار میدهند، نقش مهمی در این میان بازی میکنند. مهمترین این غریزهها، غریزه جنسی و میل به دوست داشتن و دوست داشته شدن است .
ثانیاً آدمی در مقابل غریزه جنسی و کنترل آن ناتوانتر است تا درمقابل باقی غرایز. علت امر هم روشن میباشد زیرا
که احساس لذتی که تأمین این غریزه به دنبال دارد کم نظیر بلکه غیرقابل مقایسه با سایر لذات است. در روایات هم امر به بیانهای متفاوت تاکید شده است از جمله آنها روایت ذیل است: راوی میگوید : امام صادق از ما پرسیدند چه امری از هر چیز دنیا خوشایندتر است؟ عرضه داشتیم خیلی چیزها خوشایند و لذیذند. حضرت فرمود لذت آورترین آن ارضای غریزه جنسی است.(1)
بر همین اساس است که لازم به نظر میرسد این غریزه باید با عقل تدبیر و اداره شود.
ثالثاً بسیاری از انسانها در اکثر موارد فقط به اتکای عقل، غرایز را کنترل نمیکنند و به ندای عقل توجه نمیکنند. لذا در این میان شریعت به خصوص با دستورات الزامیاش، به کمک عقل آمده و به او در مهار غرایز کمک میکند.
ویژگیهای شریعت در این باره چند چیز است. یکی از آنها که غفلت از آن دینداری مردم را پاره پاره کرده است، دستورات اخلاقی و حریمهایی است که رعایت آنها، بهترین ضمانت ـ اجرای برای سایر قوانین بخصوص حلال و حرامهای فقهیاند. دومین ویژگی شریعت نیز در ایجاد انگیزة قوی، هراس از مجازاتهای اخروی است.
رابعاً رابطه طبیعی از پیش گفته، واقعی و گریزناپذیر است. تداوم نسل بشر فقط از طریق ارتباط زناشویی مرد و زن ممکن است. به فرمایش علامه طباطبایی(ره) مرد و زن از جهات مختلف برای یکدیگر تجهیز شدهاند.(2)
لکن وجود رابطة افسارگسیختة مردان و زنان در جامعه گزینه مناسبی برای ارتباط مرد و زن نیست (دلایل مسئله را در عبارتهای بعد خواهیم آورد) بنابراین میبایست سراغ راه دیگری رفت. آن راه نمیتواند منع مطلق ارتباط مرد و زن باشد که این راه نه علمی است و نه درست.
حال باید دانست که چرا از دیدگاه دین ارتباط آزاد مردان و زنان صحیح نمیباشد.
دلایل منع روابط آزاد میان زن و مرد
این دلایل را در موارد ذیل فهرست میکنیم:
-1 لزوم توجه به ابعاد متعالی انسان اعم از مرد و زن
زنان و مردان به عنوان جماعت انسانی ابعادی دارند که برخی از آنها بسیار متعالی و برخی دیگر هم با بخش حیوانی مرتبط هستند. انسان فعالیتهای متفاوتی انجام میدهد و تواناییهای متعددی دارد که با توجه به تواناییها و نوع فعالیتها میتواند اهداف مختلفی برای خود انتخاب نماید.
حال در صورتی که روابط مردان و زنان آزاد باشد، به دلیل آسیبپذیری انسانها در این رابطه و حاکمیت غریزه، ابعاد متعالی آدمی تحت الشعاع قرار گرفته و عقربة ذهنی و رفتاری افراد به سمت مسایل جنسی و حواشی آن رفته و هر یک از آنها از ابعاد متعالی خود و دیگری غفلت میورزند.
روشن است که سرکشی شهوت عقل را ناکارآمد میکند. امام علی بن ابیطالب فرمودهاند که بر اثر هوس و شهوت عقل و خرد از بین میرود.(3)
بخت گشایی با طعم تعرّض و آزار و اذیت !
رمال تبهکار که زنان و دختران جوان را به بهانه بختگشایی فریب داده و آنها را مورد آزار و اذیت قرار میداد، در بازجوییهای پلیسی تاکنون به آزار 15 نفر اعتراف کرده است.
رسیدگی به پرونده رمال شیطان صفت، با شکایت زن جوانی در پلیس آگاهی استان تهران آغاز شد. این زن که وحشتزده و هراسان به ماموران آگاهی کرج مراجعه کرده بود در توضیح ماجرای سیاهی که بر او گذشته بود، گفت: مدتی قبل از طریق تبلیغات خیابانی، با مرد رمالی آشنا شدم. او میگفت که میتواند طلسم سیاهی را که زندگیام را فراگرفته است باطل کند. من هم که فریب حرفهایش را خورده بودم از او خواستم تا به من کمک کند.
مرد رمال پس از آن به بهانه باطل کردن طلسم، محلولی به من داد و از من خواست آن را بنوشم من هم همین کار را کردم، اما پس از نوشیدن محلول، رمال تبهکار گفت که باید با گلاب و زغفران روی بدنم، دعایی را بنویسد و به این بهانه بود که مرا مورد آزار و اذیت قرار داد.
با طرح این شکایت و با توجه به حساسیت ماجرا، رسیدگی به این پرونده در دستور کار ماموران پلیس آگاهی استان تهران قرار گرفت و تیم ویژهای از کارآگاهان، تحقیقات خود برای شناسایی رمال را آغاز کردند. در جریان تحقیقات، کارآگاهان پلیس، مخفی گاه مرد رمال را تحت نظر قرار دادند و مدتی بعد درحالیکه یکی از ماموران ملاقاتی صوری را با وی ترتیب داده بود، عملیات ضربتی برای دستگیری مرد تبهکار کلید خورد و وی به سرعت دستگیر شد.
آزار و اذیت
مرد رمال که فکر نمیکرد هیچ کدام از طعمههایش از ترس آبرویشان شکایت کنند، زمانی که با ماموران روبهرو شد، تسلیم شد و به اداره آگاهی انتقال یافت . در بازرسی خانه مرد رمال، ماموران مقدار زیادی آلات و ادوات رمالی از قبیل کتابهای مختلف، انواع سنگها، تعداد زیادی عکسهای زنان و دختران جوان، جوهر و پوست حیوانات که جهت دعانویسی از آنها استفاده میشد، کشف و ضبط کردند.
متهم در بازجوییهای اولیه با اعتراف به رمالی و آزار و اذیت زنان و دختران جوان گفت: با تبلیغات گستردهای که داشتم موفق شدم تعداد زیادی از افراد ساده لوح را جذب کنم . بیشتر زنان و دخترانی که به من مراجعه میکردند از من میخواستند طلسم آنها را باطل کنم و من هم به بهانه بختگشایی آنها را فریب میدادم.
مرد تبهکار ادامه داد: به زنان و دختران مراجعهکننده تلقین میکردم که طلسم شدهاند و جهت بازگشایی این طلسم باید با محلولی از گلاب و زعفران روی اعضای مختلف بدن آنها بنویسم که با این ترفند آنان را اغفال کرده و با تهدید مورد آزار و اذیت قرار دادم.
سرهنگ مهدی یارندی، معاون اجتماعی پلیس استان تهران با اعلام این خبر گفت: با اعترافات صریح متهم به بیش از 15 مورد اعمال خلاف منافی عفت، تلاش برای شناسایی شاکیان آغاز شده که تاکنون2 نفر از افرادی که توسط این فالگیر مورد اغفال قرار گرفتهاند شناسایی شدهاند و تلاش جهت شناسایی دیگر افراد همچنان ادامه دارد.
هشدار :
هرگز فریب افراد فالگیر و رمال را نخوریم .
تقریبا همه ی رمال ها ، اهدافی جز به دست آوردن درآمد های باد آورده و یا سوء استفاده هایی از قبیل مورد بالا ندارند . پس از مراجعه به جن گیر ها و فالگیر ها و اعتماد به آنها جداً خودداری کنیم ؛ چرا که ممکن است چنین حوادثی برای ما و خانواده هایمان رخ دهد !
علاوه بر این ، موارد بسیاری یافت میشود که فرد فالگیر با دادن اندکی اطلاعات به شما ، که می تواند آن ها را با مراجعه به دوستانتان و کسانی که ممکن است شما را بشناسند به دست آورده باشد ، اطلاعات بیشتری را از شما بگیرند و به کمک آنها دست به سوء استفاده و اخاذی بزنند .
دوستان من همیشه به یاد داشته باشید از سر چنین مسائلی به سادگی نگذریم و با اطلاع رسانی و آگاه سازی اطرافیان مان ، احتمال بروز چنین حوادثی را برای آنان و خودمان کاهش دهیم .
در صورت اطلاع از چنین افرادی ، سریعاً مراتب مسئول را در جریان بگذاریم تا در حد توان از بروز این خطرات برای جامعه مان جلو گیری کنیم .
التماس دعا
مرد شیطانصفت مأمورنما که دختر دانشجو را ربوده و تحت آزار و اذیت قرار داده بود، با ردیابیهای پلیسی دستگیر شد.
رسیدگی به این پرونده از چندی قبل و به دنبال طرح شکایت دختر جوانی در اداره پنجم پلیس آگاهی تهران در دستور کار قرار گرفت.
قربانی جنایت سیاه به کارآگاهان گفت : دانشجو هستم و با مادر پیرم زندگی میکنم. به دلیل مشکلات مالی و برای تأمین هزینههای زندگی و شهریه دانشگاهم در یک تولیدی کار میکنم. دیشب پس از دریافت 460 هزار تومان پول از صاحبکارم، راهی خانه بودم که به محض پیاده شدن از خودروی مسافربر، مرد جوانی به طرفم آمد. او که خود را مأمور معرفی میکرد، از راننده هم خواست پیاده شود. بعد هم با صدای بلند و ترسناک پرسید: شما چه نسبتی با هم دارید؟
راننده جوان که شوکه شده بود، گفت: من راننده مسافربر هستم و این خانم هم مسافر بوده و... پس از این که گفتههای راننده را تأیید کردم، مرد مأمورنما او را رها کرد و بلافاصله به بازرسی کیف دستیام پرداخت. او پس از برداشتن پولهایی که بابت شهریه دانشگاه قرض گرفته بودم، مرا با تهدید به داخل کوچهای خلوت و تاریک کشاند. بعد هم در کمال بیرحمی مرا با تهدید چاقو مورد آزار و اذیت قرار داد . دقایقی بعد وقتی گریخت، با عجله خودم را به کلانتری رساندم.
پس از شکایت دختر جوان، کارآگاهان اداره پنجم پلیس آگاهی به دستور قاضی سلیمانی- دادیار شعبه دوم دادسرای جنایی تهران- تحقیقات گسترده برای شناسایی متهم را آغاز کردند. پس از چهرهنگاری متهم و بررسی آلبوم تصاویر مجرمان سابقهدار، بلافاصله هویت کاوه- 35 ساله- شناسایی و وی دستگیر شد.
ردیابیهای کارآگاهان حاکی از آن بود مرد شرور 3 سال قبل به اتهام جعل عنوان مأمور دستگیر و زندانی بود. اما مدتی قبل با سپردن وثیقه، آزاد شده و وقتی خانوادهاش دریافتند وی بار دیگر مرتکب جرم شده، او را به زور به زندان برده و تحویل داده بودند. بدین ترتیب متهم به دادسرای جنایی تهران منتقل شد.
کاوه در حالی که منکر جرم بود، وقتی با دختر جوان روبهرو شد، ناچار لب به سخن گشود. کارآگاهان نیز در بررسی سوابقش دریافتند وی از سال 79 به اتهام سرقت، جعل عنوان مأمور، آزار و اذیت زنان و دختران و قتل دستکم 9 فقره سابقه کیفری دارد. بنابراین برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان اداره پنجم پلیس آگاهی قرار گرفت.
هشدار :
دوستان من ، خطر جعل عنوان و سوءاستفاده برای همه وجود دارد . پس باید با اطلاعات کافی در برخورد با چنین افرادی عمل کنیم .
هنگام مواجهه با افرادی که با ما برخورد می کنند و با معرفی خود به عنوان نیروی بسیجی ، مامور نیروی انتظامی و ... و خواستار گشتن و تفحس وسایل ما هستند ، ابتدا از آنها کارت و یا گواهی مسئولیت بخاهیم و در صورت عدم داشتن حکم مسئولیت ، از قرار دادن وسایل و مدارک خود در اختیار آنان خودداری کرده و فورا با پلیس تماس گرفته و مامورین را از چنین حادثه ای با خبر سازیم .
در چنین موقعیت هایی آگاهانه و با هوشیاری عمل کنیم و زمینه را برای سوء استفاده افراد سودجو از بین ببریم .
التماس دعا